31 ارديبهشت 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
چهارشنبه, 22 آذر 1396 ساعت 11:48

مدیرعامل بانک انصار چالش های سیستم بانکی را تشریح کرد: رشد منفی شاخص های اقتصادی نرخ بیکاری را افزایش داد

نوشته شده توسط 

مدیرعامل بانک انصار

بانک انصار در ابتدا با نام صندوق پس‌انداز و قرض الحسنه انصار المجاهدین اولین شعبه خود را در سال 1367 با نام شعبه شهید رجایی در بهارستان تهران افتتاح کرد. سپس به مؤسسه مالی و اعتباری انصار تغییر نام داد. در نهایت این بانک در خرداد سال ۱۳۸۹ با کسب مجوز از بانک مرکزی تبدیل به یازدهمین بانک غیردولتی ایران تحت نام بانک انصار شد.

این بانک در ادامه فعالیت های خود به عنوان بانک ارزشی در کشور، هنگامی که بانک مرکزی شروط سه گانه خود را برای اصلاح صورت های مالی ابلاغ کرد، موفق شد در زمان اعلامی خود به سهامدارانش مجمع عادی سالیانه اش برای سال مالی منتهی به پایان اسفند 1395 را برگزار کند. در شرایطی که صنعت بانکداری حال و روز خوشی در بورس ندارد، سهام بانک انصار با سرمایه 10 هزار میلیارد ريال و ارزش بازار 20 هزار و 600 میلیارد ريال در بازار اول بورس معامله می شود. این شرکت آخرین بار انتهای تیر سال 95 افزایش سرمایه 2 هزار میلیارد ريالی را تصویب کرد و طی یکسال اخیر با فراز و نشیب های زیاد هر سهم این بانک از  170 تا 230تومان نوسان کرد. در حال حاضر هر سهم بانک انصار در محدوده 200 تومان معامله می شود. این بانک که طی دو مجمع اخیر به ترتیب 22 و 15 تومان سود نقدی به ازای هر سهم تقسیم کرده است، از تیر 95 تاکنون با لحاظ تعدیل سود نقدی و افزایش سرمایه از محل آورده، برخلاف دیگر بانک های بورسی زیانی از محل نوسانات قیمت سهم خود برای سهامدارانش نداشته است. به همین دلیل طی گفت و گو با دکتر آیت الله ابراهیمی مدیرعامل بانک انصار، به بررسی آخرین وضعیت عرصه بانکداری در کشور و بانک انصار پرداختیم که مشروح این گفتگو در پی می آید:

 

*جناب آقای دکتر ابراهیمی؛ وضعیت اقتصاد ایران و شاخص های اصلی آن همچون نرخ دلار و وضعیت بانک های کشور را چطور ارزیابی می کنید؟
طی سال های اخیر با چالش تداوم کاهش رشد اقتصادی مواجه بوده ایم و اساسا یک چاله در اقتصاد کشور ایجاد شده که ابعاد مختلف زندگی مردم و استهلاک زیرساختهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است. برای رفع این چالش ها به طور طبیعی نیاز به مرور زمان داریم.
به عبارتی دیگر ضمن پر کردن خلاء کاهش رشد اقتصادی سالهای قبل، باید در سال های آتی نیز رشد اقتصادی را بیش از متوسط سال مبنا محقق کنیم تا مردم به طور واقعی رشد اقتصادی را در زندگی روزمره خود احساس کنند. همانطور که می دانید افزایش یا کاهش شاخص های اقتصادی کلان دفعتا تاثیری در زندگی مردم ندارد. رشد منفی در شاخص های اقتصادی طی چند سال گذشته سبب افزایش نرخ بیکاری در جامعه شده است. متاسفانه امروزه اقتصاد ایران وابستگی زیادی به نفت دارد و همین موضوع سبب شده مصرف خانوارها و بخش خصوصی متاثر از مصرف بخش دولتی شود. یعنی تنها در زمان افزایش درآمدهای نفتی دولت، احساس می کنیم که وضعیت معیشتی مردم نیز بهتر می شود. موضوع دیگر که امروز با آن روبرو هستیم؛ وضعیت بانک ها و تاثیر آنها بر اقتصاد واقعی کشور است. متاسفانه سالهاست که متوسط نرخ سود بانک ها حدود 7 برابر نرخ رشد اقتصادی کشور است. در مقایسه بازارهای مختلف کشور مانند بازار سرمایه، ارز، بانک  و مسکن مشاهده می شود که بخش واقعی اقتصاد در حالی از رشد  3 درصدی برخوردار است که بخش بانکی 20 درصد بازده بدون ریسک و معاف از مالیات تولید می کند؛ لذا تا زمانی که این پارادایم تغییر نکند، نمی توانیم شاهد  تغییرات اساسی  در اقتصاد ایران باشیم.
*آیا به این شرایط باید عنوان بحران اقتصادی گذاشت؟
خیر. اما من معتقدم که همیشه و در همه جوامع، افراد در فکر سود حداکثری خود هستند و راه آن را نیز پیدا می کنند. اگر نظام اقتصادی سازوکار مشخصی داشته باشد، مردم از راه اصولی کار خود را پیش می برند، اما اگر این سازوکار وجود نداشته باشد، مردم به روش های دیگر به سود خود می رسند. به عنوان مثال عقل اقتصادی حکم می کند کسی که کار تولیدی با نرخ سود 12 درصدی را با هزار موانع و مشکل همچون نظام کارگری، بیمه و مالیات و ... انجام می دهد، آن کار را تعطیل کرده و منابع خود را در بازاری بدون ریسک  با حاشیه سود  20 درصدی سرمایه گذاری کند. هم اکنون طوری اقتصاد را تنظیم کرده ایم که خیلی از تولیدکنندگان و سرمایه گذاران داخلی به جای پرداختن به اقتصاد واقعی؛ به سرمایه گذاری های بی ریسک مانند سپرده کردن منابع خود در  بانک ها تمایل پیداکرده اند. در این میان باید دید که بانکها چه نقشی ایفا می کنند و از آنها به عنوان یکی از بازیگران اصلی اقتصاد کشور چه انتظاری وجود دارد؟ اگر بانک ها مثل گذشته مسابقه پرداخت سود سپرده را کنار نگذارند و مراقبت نکنند؛ دو لطمه به اقتصاد واقعی کشور وارد می شود؛ یکی اثرگذاری بر کاهش میل سرمایه گذاری در بخش های واقعی اقتصاد و دیگری افزایش نرخ بالای تامین مالی  به بخش های تولیدی است که در هر دو صورت اقتصاد واقعی لطمه می بیند.
* اما اقتصاد کشور همچنان بانک محور است و تحرکات برای تقویت بخشی مانند بازار سرمایه هنوز به نتیجه خاصی منتج نشده است؟
بله؛ به طوری که هنوز  شاهدیم 90 درصد اقتصاد کشور همچنان از سوی بانک ها تامین مالی می شوند. اقتصاد ایران امروز مردم روستایی را به مسیری هدایت می کند که اگر سرمایه ای هر چند کم دارند به جای اینکه آن را برای خرید دام و کشاورزی هزینه کنند، ترجیح دهند آن پول را در بانک ها سرمایه گذاری کنند. چراکه چارچوب ذهنی و ریل گذاری اقتصاد ما اشکال دارد و مادامی که آن چارچوب ذهنی که پیش از این اشاره کردم، تغییر نکند؛ وضعیت به همین شکل و منوال خواهد بود.
یکی از مشکلات بدیهی اقتصاد ما که برای همه ملموس است؛ عدم هماهنگی بین سیاستهای پولی و مالی  کشور است که آثار مخرب آن را مکررا مشاهده کرده ایم. کاملا روشن است که منفعت این ناهماهنگی ها به جیب اشخاص سایه نشین می رود؛ نه اقتصاد واقعی کشور. البته اخیرا اقدامات مثبت و تعاملات خوبی بین بانک مرکزی، بازار سرمایه و دولت انجام شده که به موجب این هماهنگی ها آرامش نسبی موجود در بازار پول و تقویت نسبی در بازار سرمایه ایجاد شده است. بررسی بازده اوراق بدهی دولتی، نرخ سود بانکی، بازده اوراق صادره توسط سازمان بورس و بازده بخش های مختلف اقتصادی شاهد کافی و تابلوی تمام عیار برای درک این بحران است.
* جناب دکتر ابراهیمی تشکیل صندوق های سرمایه گذاری تا چه میزان توانسته در شفافیت عملکرد بانک های کشور تاثیرگذار باشد؟
فلسفه وجودی صندوق سرمایه گذاری به نوبه خود خوب است و می تواند به بخش تولید و اقتصاد واقعی وصل شود؛ اما الان شاهد آن هستیم که این صندوق ها مجددا به سپرده بانکی وصل شده اند. در واقع این صندوق ها به ابزاری برای دور زدن قوانین در نظام بانکی کشور تبدیل شده اند. به طوری که در بهترین صندوق 75 درصد سرمایه آن در سپرده و 25 درصد در اوراق مالی و 5 درصد آن در بازار سرمایه صرف شده است. برهمین اساس نمی توان انتظار داشت که این عملکرد کمکی به بورس کند.
از سوی دیگر بانک مرکزی در حالی به تمامی بانک ها ابلاغ کرده است نرخ سود سپرده خود را به 15 درصد کاهش دهند که برخی از بانک ها بخش اعظمی از سپرده های صندوق ها را سپرده کرده اند. از این رو به اعتقاد من؛ خودمان مانع از رشد اقتصادی می شویم و با این ابزار به بدتر شدن وضعیت عملکرد سیستم بانکی کمک می کنیم.
* برخی از بانکهای کشور تا سال 1399 سپرده بانکی 28 درصدی تعهد دارند؛ بنابراین نرخ سود سپرده این بانکها پایین نخواهد آمد. از این رو به نظر می رسد که پروژه کاهش نرخ سود بانکی دولت عملا به مشکل برخورده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
بانک مرکزی با اجرای این مقررات برای بانک ها یک فرصت ایجاد کرد تا سود واهی به مردم پرداخت  نکنند؛ اما آنها به جای اجرای دستورالعمل بانک مرکزی، سپرده های ارزان خود را به صندوق های خود انتقال داده و یا به سپرده های بلندمدت با نرخ بالا منتقل کردند. از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت تاریخ قرارداد سود سپرده گذاری هایی که از سال 93 در بانک ها منعقد شده است تا پایان سال 1398 به پایان می رسد و مطابق مقررات موجود دیگر سودهای بلندمدت همچون 3 و 5 ساله نخواهیم داشت. یکی از نقاط ضعف بانک ها طی سالهای گذشته این بود که سپرده های 5 ساله زیادی با نرخ سود بالا گرفته اند. به عبارت دیگر ما به جای اینکه از ابزارها برای نجات خود استفاده کنیم؛ از آن به نوعی برای از بین بردن خود استفاده کرده ایم.
* مطابق بررسی های صورت گرفته هم اکنون 9 بانک در ایران به زیاندهی مطلق رسیده اند، اما بانک انصار نسبت به سایر بانک ها طی سال های اخیر توانسته متمایزتر حرکت کند. علت موفقیت این بانک در شرایط بحران بانکی چه بوده است؟
بانک انصار طی سال های اخیر دو رویکرد را دنبال کرده است؛ یکی آنکه سعی کردیم قیمت تمام شده پول را مدیریت کنیم. اگرچه این کار در فضای رقابتی شبکه بانکی اقدام سخت و پر ریسکی است؛ اما با محوریت مردم توانستیم با توجه به دارا بودن بیش از 11 میلیون مشتری این کار مهم را با موفقیت به انجام برسانیم. محور دیگری که در دستور کار بانک بوده؛ تمرکز بر کسب درآمد ناشی از خدمات و درآمد غیرمشاع است. هدایت همه جانبه امکانات و توانمندی های بانک بر محورهای توسعه ای  بویژه محورهای فوق تمرکز یافته است.

 


*بانک انصار در بازار سرمایه از نظر تعداد سهامداری بیشترین سهامدار را دارد. این بانک چگونه موفق به جلب اعتماد میان سهامداران برای ورود به این عرصه شده است؟
ما با مدیریت شاخص های توسعه کلان بانک از جمله سودآوری و از آن مهمتر دامن نزدن به فعالیت های مخرب بانکی طی سالهای گذشته، توانستیم به موفقیت های امروز خود دست یابیم. بعنوان نمونه بالاترین حجم سپرده های جاری و پس انداز بین بانکهای خصوصی کشور متعلق به بانک انصار است. اینها توانمندی یک بانک در مدیریت تامین منابع و پول و جمع آوری سپرده های ارزان قیمت است؛ در غیر این صورت یک فرد در درب مغازه خود می تواند با سود 25 درصد، پول از مردم جمع آوری کند. بروز و ظهور موسسات غیرمجاز در کشور و توانایی آنها در جذب سپرده از جمله مصداق این موضوع است. دومین اقدام ما تمرکز بر موضوعات غیر از واسطه گری مالی بود.
در واقع خطوط کلی کسب و کار در بانک انصار چهار دسته است؛ درآمد ناشی از واسطه گری مالی، درآمد ناشی از سرمایه گذاری ها، درآمد ناشی از خدمات و بین المللی است که تمامی اینها از خطوط کلی کسب و کار ما محسوب می شوند. در این میان و از همه مهمتر در کسب و کار ما، دست خداوند متعال است که نباید فراموش شود. به واسطه حضور نیروهای جهادی که دغدغه خدمت به مردم را دارند، توانستیم به برکت های زیادی دست یابیم. در واقع همکاران من در زنجیره کسب و کارهای دیگر همچون صرافی، لیزینگ، کارگزاری و شرکت های سرمایه گذاری سالم و موفق عمل کرده اند؛ همچنین در حوزه سلامت اداری بانک انصار 5 سال متوالی مقام نخست را در کشور بدست آورده است. بنابراین به جرات می توان گفت هم اکنون پرچمدار بانکداری اسلامی در ایران بانک انصار است؛ این بانک در نسبت پرداخت تسهیلات قرض الحسنه به کل تسهیلات بین بانکهای تجاری کشورهای اسلامی مقام نخست را دارد. ما همچنین سال گذشته  61.9 درصد از تسهیلات اعطایی را در حوزه اقتصاد مقاومتی مصرف کرده ایم.