24 ارديبهشت 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
خطا
  • JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 43
پنج شنبه, 28 دی 1396 ساعت 11:31

ضعف در فرهنگ سازی؛ نفوذ به سیستم امنیتی را افزایش می دهد

نوشته شده توسط 

hekariبرجام تاثيرات خوبي در ورود شركت ها و پيمانكاران بزرگ خارجي به صنعت بانكداري الكترونيك داشت. اتفاقاتی پس از برجام براي کشور ما رخ داد؛ سيل زيادي از بازاریابی ها را  داشتيم كه عنوان کردند تكنولوژي ها و فناوري هايي در دنيا وجود دارد و ما مي توانيم اين تکنولوژی ها را  ارائه كنيم. اما متاسفانه به دلیل نداشتن هماهنگی لازم در دانش ما با خارجي ها و اينكه سابقه صنعت بانكداري ما 40 سال عقب تر از آنها است؛ این مهم اتفاق نیفتاد. از طرف ديگر بانك های زیادی براي ارتباطات بانكي به ایران آمدند، شبکه سوئیفت راحت تر وصل شد و شعب خارجی ما فعال تر شد. در فاصله زمانی برجام تا روی کار آمدن ترامپ وضعیت بسیار خوب بود و برای همکاری اشتیاق زیادی داشتند، اما از یک سو همسوادی اتفاق نیفتاد  و حدود  3 یا 4 سال زمان می خواست  تا فاصله صنعت بانکداری ما با کشورهای اروپایی و آمریکایی کمتر شود و بتوانیم محصولات و تکنولوژی های جدید آنها را به کشور بیاوریم. از سوی دیگر با روی کار آمدن ترامپ دوباره بخش زیادی از این فضا مختل شد.  اینها بخشی از صحبت های  نیما امیرشکاری مدیر گروه بانکدار ی الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی است  که  در پاسخ به سوالات خبرنگار سايت "بورس و  بانک" مطرح شده است. در ادامه ماحصل این گفتگو را باهم می خوانیم:

 

*جايگاه بانكداري الكترونيك را در سيستم بانكي کشور چگونه ارزيابي مي كنيد؟ به نظر شما چالش ها و مشكلات اين حوزه  چیست؟
به نظر من طی سال های اخیر بانكداري الكترونيك از نظام بانكداري جدا نيست. در واقع 6 تا 7 سال پیش صنعت بانكداري داشتيم و در این حوزه فعالیت می کردیم و قسمتي هم تحت عنوان بانكداري الكترونيك به آن اضافه مي شد و بخشی از عمليات را اتوماسيون انجام مي داد. اما واقعيت اين است كه طي سال هاي اخير تقريبا همه بانك ها بالای60 درصد عملیات تراكنش الكترونيك دارند. بنابراين ديگر نمي توان بانکداری را از بانکداری الکترونیک جدا کرد. امروزه بانكداري الكترونيك بخشي از صنعت بانكداري شده و جايگاه آن با صنعت بانكي يكي است. دیگر نمي توان تراكنش ها را به روزهای قبل برگرداند و به صورت فیزیکی انجام داد؛ چراکه ابزاري بجز الكترونيك براي بانكداری وجود ندارد. این روزها تمام بانك هاي دنيا در بدترین حالت 60 تا 70 درصد و در بهترین حالت 95 تا 99 درصد از تراكنش هاي الكترونيكي استفاده مي كنند.
در خصوص چالش ها و مشکلات نیز باید بگویم هرچه جلوتر مي رويم و هر چه نوآوری در اين زمينه بيشتر مي شود، طبيعتا ساختارهاي قبلی دیگر پاسخگوي نيازهای فعلي اين نوآوري ها نيست. لذا لازم است تغييراتي در ساختارهای فني، حقوقی، شهري، فرهنگي و ... به وجود بیاید. به خصوص ساختارهای قانونی بیشتر از همه بايد مورد توجه قرار گیرد و بخشنامه ها، قوانين و تمام زيرساخت هايي كه قبلا در اختیار بانكداري سنتی بوده، بايد با سرعت بيشتري مورد بازبيني قرار گيرد و با توجه به نیاز وضعيت فعلي به روزرساني شود.
*چه پیشنهاداتی در خصوص بازبینی قوانین به بانک مرکزی ارائه شده است؟
خوشبختانه حوزه فناوري اطلاعات بانك مركزي همگام با تغييرات روز خود را به روزرساني مي كند، اما تغييرات بخشنامه اي و قانوني  به قدري طولاني است كه با سرعت تكنولوژي همگام نيست. اگرچه در بانك مركزي، پژوهشكده پولي و بانكي و صنعت فناوري اطلاعات بانکی اشخاص زيادي هستند که وظیفه به روزرسانی اين صنعت را بر عهده دارند، اما متاسفانه مراجع قانوني همچون قوه مقننه و مراجع قانونی و مقرراتی بانك مركزي در این زمینه از سرعت کافی برخوردار نيستند که اين موضوع يكي از چالش هاي موجود صنعت بانکداری الکترونیک به حساب می آید.
*به نظر شما بانکداری الکترونیک در ایران پس از برجام تا چه اندازه توانسته رشد و توسعه پیدا کند و تا چه اندازه پاسخگوی نیاز مشتریان است؟
برجام تاثيرات خوبي در ورود شركت ها و پيمانكاران بزرگ خارجي به صنعت بانكداري الكترونيك ما به همراه داشت و اتفاقاتی پس از برجام براي ما رخ داد. در واقع بسیاری از شرکت ها عنوان می کردند چنین تكنولوژي ها و فناوري هايي در دنيا وجود دارد و ما مي توانيم این تکنولوژی ها را به شما ارائه كنيم؛ اما متاسفانه سرعت هم سواد شدن ما با شرکت های خارجي فعال در این حوزه هماهنگي لازم را نداشت. به دليل اينكه سابقه و دانش صنعت بانكداري ما 40 سال عقب تر از آنهاست. محصولي را كه آنها امروز معرفي مي كنند؛ اگر بخواهیم از نظر فهم و درك براي مشتريان، قانونگذاران و استفاده كنندگان در بانك ها مورد استفاده قرار دهيم، خیلی طول می کشد که با هم لينك شوند.
به همين دليل طی دو سال گذشته هر فناوري و تکنولوژی که به ما معرفی کردند تا بخواهيم آن را پايه ريزي و ملزوماتش را در نظام بانكي ايجاد کرده و سپس به آن سمت حركت كنيم؛ زمان زیادی می برد. در واقع برای اینکه فرهنگ و زيرساخت هایي که در آن کشورها وجود دارد، در کشور ما هم آماده شود و بخواهیم این تکنولوژی ها را وارد کشور کنیم؛ وقت زیادی نیاز است. به همین دلیل از نظر من خیلی زود است كه راجع به این موضوع صحبت شود.
از طرف ديگر بانك های زیادی براي ارتباطات بانكي به ایران آمدند، شبکه سوئیفت راحت تر وصل شد و شعب خارجی ما فعال تر شدند. اما طرف های خارجی بعد از روی کار آمدن ترامپ مجددا از ادامه این همکاری ها مردد شدند. در فاصله برجام تا روی کار آمدن ترامپ وضعیت بسیار خوب بود و شرکت ها برا ی همکاری با ایران مشتاق بودند، اما از یک سو هم سوادی که در بالا به آن اشاره کردم اتفاق نیفتاد؛ شاید در حدود 3 یا 4 سال زمان لازم بود تا فاصله صنعت بانکداری ما با کشورهای اروپایی و آمریکایی کمتر شود تا بتوانیم محصولات و تکنولوژی های جدید آنها را به کشور بیاوریم و از سوی دیگر با روی کار آمدن ترامپ دوباره قسمت زیادی از این فضا مختل شد.
*عقب ماندگی صنعت بانکداری ما در مقایسه با بانکداری دنیا و کشورهای توسعه یافته در کدام قسمت ها به وضوح دیده می شود؟
ما در صنعت پرداخت  بسیار خوب عمل کردیم؛ به گونه ای که می توانیم تمام تکنولوژی های این بخش را وارد کنیم. به طور تقريبی با يك فاصله خيلي کوتاه 2 یا 3 ساله می توان تمام روندهای آنها را تعقیب کرد و خود را به آنها رساند. اما باید بگویم در ارتباط با خود صنعت بانكداري در تنوع ابزارهاي مالي، محصولات مالي و بانكي، ارزهاي ديجيتال، تسهيلات بانكي، نوع وام هايي كه به شركت هاي بزرگ، متوسط و كوچك پرداخت می شود و بروكراسي بانكي؛ فاصله زيادي با آنها وجود دارد. وام هاي شخصی سریعی در  دنيا ارائه مي شود  که هر شخصی در کسری از ثانیه با تلفن همراه خود در حد نیاز 2 تا 7 هزار دلار وام می گیرد. ما هنوز از این نوع وام هاي کوچک، سريع و قابل ارائه نداریم و چنین فضاهایی چه در حالت خرد و چه در حالت كلان در سیستم بانکی ما مرسوم نیست. در واقع اگر بخواهیم از تسهيلات بانكي بدین شکل استفاده کنیم، انواع عقودمان هنوز پشتيبان همه نيازهاي صنعت بانکداری نيست.
این در حالی است که طی سالهاي اخير به دليل مطالبات معوق بانك ها و همچنین مشكلاتي كه موسسات غير مجاز به وجود آوردند؛ بخش زيادي از نقدينگي بانک ها قفل شده که اين موضوع بسيار ضربه زننده است و مانع توسعه خدمات بانک ها و حمایت آنها از توليد، بازرگاني و تجارت شده است.
*به نظر شما مشتریان نظام بانکی تا چه میزان از بانکداری الکترونیک استقبال کرده اند و آیا فرهنگ سازی در این خصوص کافی بوده است؟
خوشبختانه هرم جمعيتی کشور جوان است و میانگین سنی بین 18تا 35 سال می باشد و اين گروه از  مشتريان بالقوه و بسيار فعال نظام بانكداري الكترونيك محسوب می شوند. در واقع باید گفت بانك ها در این خصوص خیلی خوب هدفگذاري کرده اند؛ به گونه ای که بسیاری از مردم جذب بانك هاي مختلفی شده اند که خدمات بانكداري الكترونيك متنوع و بهتري مثل اينترنت بانك، موبايل آپ و ... را ارائه مي كنند. به نظر من در اين رده سنی بانکداری الکترونیک خیلی خوب عمل کرده است. اما بانکداری الکترونیک در بخش هایی همچون شهرستان هاي دور، روستاها  و بخشي از فضاهاي سني سنتي مثل افراد 60 سال به بالا و بازنشسته ها هنوز نتوانسته نفوذ کند. البته به اعتقاد برخي از سياستگذاران شاید  نيازی نباشد اين اقشار وارد حوزه بانکداری الکترونیک شوند؛ در نتیجه با پيشرفت تكنولوژي و آمدن هرم سني جوانتر به طور آهسته این گروه سنتی از نمودار محو مي شوند و خدمات جامع تری از  بانكداري الكترونيكي به اقشار مردم مي رسد.
*در حوزه فناوری اطلاعات چه فعالیت هایی در سیستم بانکی و بانکداری الکترونیک در این دهه صورت گرفته است؟
به نظر من در صنعت بانكداري و پرداخت الكترونيك اتفاقاتی روی داده که سبب خير شده است و امروز می توان تاثیرات آن را بخوبی مشاهده کرد. يكي از این اتفاقات؛ بحث شبكه بين بانكي است. ديگری بحث سيستم هاي تسویه الكترونيك بين بانكي شامل ساتنا، پايا، شتاب و چكاوك است که اين سامانه ها از سوي بانك مركزي پايه گذاري شد تا انواع و اقسام ابزارهاي الكترونيك بتوانند با يكديگر در تعامل باشند که هم مشتريان بانكي و هم خود بانک ها  بتوانند تسويه هاي خود را انجام دهند.
اتفاق بيروني ديگری كه در صنعت بانكي كشور وجود داشت، بحث رشد چشمگير موبايل هاي هوشمند یا تلفن های هوشمند و مهمتر از آن ورود اينترنت هاي پر سرعت روي گوشي هاي همراه بود که خیلی خوب توانست بانكداري الكترونيك را توسعه دهد؛ به گونه ای که شاهد ارائه خدمات جديد چه در بخش پذيرنده ها و چه در بخش موبايل آپ ها بودیم که همگی اینها اتفاقات مهمي در صنعت بانكداري الكترونيك بوده است.
* امنيت خدمات بانکداری الکترونیک را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
به نكته خیلی خوبي اشاره كرديد. امنيت خدمات بانکداری الکترونیک را باید از چند زاویه مورد بررسی قرار داد. در درجه اول امنيت دستگاهها است؛ به نحوی که به امنيت تجهيزات الكترونيك چه آنهايي كه به کشور وارد می شود و چه آنهايي كه در داخل توليد می گردد؛ مربوط می شود. معمولا در این بخش سرمايه گذاري خوبی صورت می گیرد و امنیت آنها خیلی خوب حفظ و تامین می شود.
از نظر تئوري نیز در همه تکنولوژی ها امنيت هاي خوبی ايجاد شده است. اما همانطور كه مي دانيد امنيت يك فرآیند صفر تا صد است، منظور اینکه صرفا دستگاه نبايد امن باشد؛ بلکه سایر بخش ها هم بايد از لحاظ امنيتي قوي باشند؛ چراکه ضعيف بودن قسمتی از اين زنجيره ابتدا تا انتها باعث مي شود آن سيستم از لحاظ امنيتي قابل نفوذ شود.
در همین راستا از نظر تجهيزات و دستگاهها در وضعيت خوبي قرار داریم، اما در بحث  فرهنگ سازي عمومي با مشکلی مواجه هستیم و آن اینکه مردم به برخی از شرکت ها اعتماد بيش از حد نكنند. البته رسانه ها و  پليس فتا بی وقفه تلاش مي كنند تا اين فرهنگ سازي بخوبی اجرایی شود. در حال حاضر يكي از حلقه هاي ناامنی این زنجیره؛ عدم فرهنگ سازی مناسب است.  بحث دوم امنيت؛ در فرآیندها بايد اتفاق بيفتد. به نظر من فرآیندها يكي از گلوگاه هاي امنيتي است كه بايد در زمینه طراحی فرآیندها و بخشنامه ها تمرکز بیشتری صورت گیرد تا بتوانيم زنجيره اي از فرآيندهاي امن بانكي را داشته باشيم.
*در خصوص اصلاح ساختار کارمزدها چه نظری دارید و وضعیت کارمزدها را چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظر شما آیا وقت آن نرسیده که کارمزدها هم مثل پیامک ها اجباری شود و مصرف کننده نهایی هزینه آن را بپردازد؟
کارمزدها در نظام بانکی ما تنوع زيادي دارند. در واقع كارمزدهاي مختلفي وجود دارد كه لازم است در خصوص آنها سیاست های مهمی اتخاذ شود. طبيعي است كه هر فرآیند و یا تعاملی بايد از سمت ذينفعان حمایت شود یا نهایتا بین تمام ذینفعان که در آن فرآیند یا تعامل وجود  دارند، تقسیم شود.  البته بحث ساختار کارمزدها مدتی است مطرح شده، اما همانطور كه گفتم نظام بروكراتیک که نظام طولاني مدتي است، باعث شده ما این روند را پیچیده ببینیم و در خصوص آن پیچیده بیندیشیم تا به نتیجه مطلوب و 100 درصدی برسیم که البته این امر شدني نيست.
به عبارتی دیگر تلاش های زیادی براي اصلاح نظام كارمزدي انجام شده كه تاکنون موفق نبوده اند. در نتیجه خيلي سخت است بعد از 10 - 12 سال عادت دادن مردم به استفاده از سرویس هایی که بانک ها یا شرکت ها کارمزد آن را پرداخت کرده اند، حالا خود ذینفع پرداخت كارمزد را انجام دهد. بانک مرکزی و نظام بانکی وظیفه سختی پیش رو دارند؛ اما اگر غير از اين عمل كنند ضرر سالانه این موضوع بسيار بیشتر از ضرریست که امروز می دهند. در واقع به جاي اينكه بانكداري الكترونيك با روش كارمزد معكوس به كاهش هزينه بانك ها كمك كند، هزينه بيشتری براي بانك ها ایجاد خواهد شد.
*در پایان چنانچه مطلب خاصی دارید بفرمایید.
اتفاقات خوبي در كشور در حال رخ دادن است. حضور استارت آپ ها و  فناوري هاي مالي كه رشد بسیار خوبي دارند و تلاش هاي خوبي در این خصوص انجام مي دهند. فارغ التحصیلانی که تلاش می کنند نظام سنتي، قديمي و سنگين بانكداري كشور را متحول کنند تا براي مشتريان جذاب تر و ارائه خدمات به آنها سهل الوصول تر شود و با فناوري هاي جديد روش و ابزار انجام بخش هایی از  بانكداري را متحول كنند.

طاهره گودرزی