کسب عنوان «روابط عمومی برتر در حوزه اطلاعرسانی» از سوی روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس
مدیریت برند، مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس, در هفدهمین سمپوزیوم بینالمللی روابط عمومی، به عنوان روابط عمومی برتر در حوزه اطلاعرسانی شناخته شد.
به گزارش بورس و بانک و به نقل از روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس؛ لوح سپاس روابط عمومی برتر و تندیس روابط عمومی برتر در مراسم اختتامیه این سمپوزیوم که در سالن همایشهای بینالمللی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و با حضور علی دارابی قائم مقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگرو صنایع دستیی و همچنین نخبگان و چهرههای برجسته حوزه روابط عمومی کشور برگزار شد، به جواد گلی مدیر برند، مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس، اعطا شد.
گفتنی است، هیأت داوران با توجه به رعایت استانداردهای حرفهای، مدیریت راهبردی روابط عمومی، خلاقیت در کار و داشتن کیفیت و کمیت مناسب فعالیت در حوزه اطلاعرسانی، گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس را به عنوان روابط عمومی برتر در این حوزه انتخاب کرد
پتروشیمی، راه برونرفت کشور از مشکلات اقتصادی است
مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس، پتروشیمی را راه برونرفت کشور از معضلات و مشکلات اقتصادی خواند و گفت: معقتدم کار در هلدینگ خلیجفارس، جهاد فی سبیل الله است.
به گزارش بورس و بانک و به نقل از روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس ؛ دکتر عبدالعلی علی عسکری در مراسم تکریم و معارفه مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس، در ابتدا با پاسداشت یاد و خاطره همه شهدای انقلاب بهویژه شهدای مدافع حرم و شهید سردار حاج قاسم سلیمانی از زحمات هیئتمدیره و مدیرعامل پیشین تشکر کرد.
وی گفت: از تلاشهای مدیر عامل و اعضای هیئتمدیره در مدت دوران تصدی مسئولیت در گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس تشکر میکنم از جمله مهندس رحمتی که از دوستان صمیمی و قدیمی بنده هستند و برادر عزیزم مهندس جعفر ربیعی که سالهای سال است با ایشان آشنایی دارم و برای آنها آرزوی موفقیت دارم.
علی عسکری در ادامه با عرض سلام و خدا قوت به همه کارگران، کارکنان و مهندسان گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس در اقصی نقاط کشور، اظهار داشت: از این عزیزان و مدیران عامل پرتلاش و متخصص گروه که مجتمعهای پتروشیمی را با بالاترین استانداردها مدیریت میکنند تشکر میکنم، شما در جنگ اقتصادی و فناورانه، غیرتمندانه و اخلاقمدارانه در عرصه حاضر بودید و چرخهای این صنعت را تا امروز چرخاندید و شما را پهلوانان و قهرمانان عرصه جنگ اقتصادی میدانم.
مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس تصریح کرد: پتروشیمی مزیت اصلی این ملت است و با جهاد شما امروز به این جایگاه رسیده و حرکت شتابان رو به جلوی آن ادامه دارد. هلدینگ خلیجفارس در این میان یک گوهر است و امیدواریم این گوهر در آینده بیشتر بدرخشد و اگر امروز در جایگاه ۳۷ جهان و رتبه دوم خاورمیانه است، باید با توسعه دانش فنی و روشهای دیگر از جمله تجمیع ظرفیتهای پتروشیمی کشور به رتبه اول خاورمیانه برسیم و در ردههای بالای این جدول در سطح بینالمللی قرار بگیریم.
وی ادامه داد: در همین ردهبندی، شرکتهایی را میبینیم که در اروپا هستند و خودشان دارنده منابع خوراک پتروشیمی نیستند، اما با فرآوری محصولات بالادستی پتروشیمیهای سایر کشورها، محصولات ارزشمندی تولید میکنند و درآمدهای ۷۰ میلیاردی و ۱۰۰ میلیارد دلاری دارند.
علی عسکری همچنین با بیان اینکه امروز ۴ هزار محصول پتروشیمی در دنیا وجود دارد، گفت: ما باید با تلاش و جهاد در صنعت پتروشیمی و بهویژه هماهنگی و توسعه میان بالادستی، میان دستی و پاییندستی در صنعت پتروشیمی به بازارهای جدیدی در این صنعت نفوذ کنیم.
مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس در بخش دیگری از سخنان خود به سهم بیش از ۱۲ درصدی این گروه از بورس اشاره و تصریح کرد: بورس یکی از مسائل مهم حیات اقتصادی کشور است که با حاکم شدن آرامش و بازگشت اعتماد مردم به بورس و همچنین حاکم شدن شفافیت و صداقت و البته اخلاقمداری در بازار سرمایه شاهد آن خواهیم بود که مردم سرمایههای خود را به بورس خواهند آورد، چراکه نتیجه آن رشد اقتصادی کشور است و البته مدتی است بورس متأثر از تحولات اجتماعی، اقتصاد و تحریم در شرایط مطلوبی نیست.
وی با بیان اینکه گروه محصولات شیمیایی یکی از محرکهای اصلی در بورس است، اظهار داشت: اگر در این گروه که سرآمد آن نماد فارس و شرکتهای تابعه آن است، خلق سود بیشتری صورت گیرد، طبیعتاً به حرکت مؤثر و مثبت بورس و جلب اعتماد مردم کمک میکند و البته در این صنعت، مسائلی از جمله برخی قیمتگذاریها بخصوص در نرخ خوراک وجود دارد که تأثیر مستقیمی روی سودآوری شرکتهای پتروشیمی دارد و من معتقدم با توجه به جایگاه مهم صنعت پتروشیمی باید مقامات سطح بالای کشور در این قیمتگذاریها دخیل باشند.
علی عسکری در ادامه ضمن تشکر از آقایان مهندس بیات، مهندس شاه میرزایی و دکتر خجسته مهر گفت: به صورت ویژه از وزیر محترم نفت جناب آقای مهندس اوجی که حامی صنعت پتروشیمی و هلدینگ هستند و همچنین بهصورت خاص از آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محترم که به صنعت نفت و گاز و پتروشیمی توجه ویژه دارند و همچنین جناب آقای دکتر مخبر معاون اول رئیسجمهور که حامی صنعت پتروشیمی هستند، تقدیر و تشکر میکنم.
وی سپس به جملات طلایی مقام معظم رهبری در جمع کارکنان صنعت نفت و پتروشیمی اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب در این دیدار فرمودند کاری که در این صنعت عظیم دارد انجام میگیرد، یک جهاد است. کار خودتان را جهاد فیسبیلاللَّه بدانید؛ احساس خستگی نکنید و بدانید جهاد فیسبیلاللَّه وعده الهی بر پیروزی آن است.
مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس تصریح کرد: پیرو بیانات رهبری، معقتدم کار در هلدینگ خلیجفارس، جهاد فی سبیل الله است.
علی عسکری درباره سیاستهای خود در اداره این گروه، اظهار داشت: افزایش سودآوری، اولین و یکی از مهمترین اهداف ماست و سودآوری اقتصادی افزایش نمییابد جز با افزایش بهرهوری و بهبود مستمر فرآیندها.
وی ادامه داد: دومین سیاست ما، افزایش سهم گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس از بازار سرمایه و ارتقای ارزش سهام گروه است که هم به نفع سهامداران از جمله چند ده میلیون نفر از دارندگان سهام عدالت است و هم به نفع اقتصاد کشوراست؛ برای رسیدن به این مهم علاوه بر افزایش سودآوری، افزایش شفافیت در بورس، عرضه اولیه سهام شرکتهای تابعه که هنوز بورسی نشدند و البته رفتار هوشمندانه، منصفانه و اخلاقمدارانه در بازار سرمایه در رئوس برنامههای ماست.
مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس، سومین اولویت فارس در دوره جدید مدیریت را تکمیل طرحهای نیمهتمام عنوان کرد و گفت: برای این طرحها که بیش از ۱۵ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد، تأمین سرمایه از سیستم بانکی و همچنین بازار سرمایه از اولویتهای ماست که باید بهصورت جدی آنها را پیگیری کنیم.
وی چهارمین اولویت را تکمیل زنجیره ارزش و بهویژه صنایع پاییندستی عنوان کرد و ادامه داد: توسعه صنایع پاییندستی برگ برنده صنعت پتروشیمی و هلدینگ خلیجفارس خواهد بود و در این راه از ظرفیت همه شرکتهای دانشبنیان، نخبگان اقتصادی، شرکتهای متوسط و کوچک و بهویژه فارغالتحصیلان دانشگاهها باید استفاده کرد و از سوی دیگر همه ظرفیتها را برای تأمین مالی پروژههای پائیندستی از روشهای مختلف باید به کاربرد.
علی عسکری از همه مدیران عامل، مدیران ستادی و کارشناسان هلدینگ دعوت کرد تا ایدههای خود برای توسعه این صنعت ارزش آفرین، تولید گریدهای جدید محصولات و همچنین توسعه صنایع پاییندستی را ارائه دهند و تأکید کرد در صورت توجیهپذیر بودن این طرحها، اجرای آنها بلافاصله آغاز میشود.
مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس همچنین ابراز امیدواری کرد که راه برای تأمین مالی خارجی برای پروژههای گروه بهزودی هموار شود.
گفتنی است در پایان این مراسم، با اهدای هدایای از سوی مدیران عامل بانکها و همچنین مدیران عامل شرکتهای تابعه از تلاشهای مهندس جعفر ربیعی در دوران تصدی مسئولیت در گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس، قدردانی شد.
گلی: مهندس ربیعی، گفتمان جهاد در صنعت را ترویج کرد
مراسم تکریم از تلاشهای جعفر ربیعی مدیرعامل پیشین گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس و معارفه دکتر علی عسکری مدیرعامل جدید این گروه با حضور مدیران ستادی، مدیران عامل شرکتهای تابعه، مدیران عامل چهار بانک بزرگ کشور و همچنین نمایندگانی از وزارت نفت و سایر پتروشیمیها انجام شود.
به گزارش بورس و بانک و به نقل از روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس ؛ در این مراسم که در سالن اجتماعات شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس صبح شنبه ۲۵ دی ماه برگزار شد، مدیر برند، مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی گروه، مدیرعامل شرکت تجارت صنعت خلیجفارس و مدیرعامل بیدبلند خلیجفارس در سخنانی به مرور دستاوردها و عملکرد جعفر ربیعی در دوران مدیریتیاش پرداختند.
جواد گلی با اشاره به این بخش از نامه امام علی (ع) به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان که امیرالمؤمنین فرمودهاند «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ»، گفت: حضرت امیر (ع) در این فراز از نامه گفتهاند فرمانداری برای تو، وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی است در گردن تو، همچنین یکی از علما میگویند بعد از سالها عبادت و مطالعه به این نقطه رسیدم که آنچه در آن دنیا از ما سؤال میشود نه درباره کارهای بد کرده که درباره کارهای خوب نکرده است.
وی ادامه داد: امروز نه حرف ما که حرف متخصصان صنعت پتروشیمی این است که هلدینگ خلیجفارس کم فروشی نکرده است و این رزمندگان جبهه اقتصادی با تمام قوا جنگیدند.
مدیر برند، مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس تصریح کرد: گفتمانی که مهندس ربیعی تبلیغ و ترویج کردند، گفتمان جهاد و رزمنده بودن برای توسعه کشور بود و این گفتمانی بود که در برخی بخشهای کشور میرفت که فراموش شود، اما آقای ربیعی گفتمان تلاش و کوشش و کار برای مجموعه کشور را در صنعت عوض کردند این همان گفتمانی که سالهاست دستگاههای فرهنگی به دنبال ترویج آن بودند.
گلی تأکید کرد: در این سالها همه ما همدلانه در یکسنگر میجنگیدیم، هیچ حسادت، رقابت و نکتهای که بخواهند ما را از هم دور کند از نظر مهندس ربیعی جایگاهی نداشت و امروز این همدلی را در بین مدیران عامل گروه و همچنین در تعامل با سایر بخشهای دیگر صنعت شاهد هستیم، در چهار سال گذشته، این خانواده در مسیر رشد و پیشرفت احساس امنیت کرد، یعنی احساس کرد کارهای خوب و تلاشهای او دیده میشود و تقدیر میشود و احساس هویت تازهای در ۲۷ هزار عضو این خانواده بزرگ به وجود آمد وامروش افتخار میکنیم که هلدینگ خلیجفارس، یک هلدینگ سرآمد و پیشرو با اخذ بهترین رتبههای داخلی و جهانی است.
وی شاخصه مدیریتی ربیعی را «سختگیری به خود و آسانگیری به دیگران»، عنوان کرد و افزود: این دستاوردها حاصل تلاش یک نیروی خادم و پرتلاش و مخلص کشور است که امیدواریم در این مسیر موفق باشند و رشد و شکوفایی گروه ادامه داشته باشد.
گلی در پایان با اشاره به انتخاب دکتر عبدالعلی علی عسکری بهعنوان مدیرعامل جدید گروه، خاطرنشان کرد: این مسئولیت برای ایشان یک میدانی برای خدمت است و امیدوار هستیم دکتر علی عسکری کارنامهای درخشان از نسلی که برای کشور زحمت کشید و جوانی خود را برای این کشور گذاشت برای این گروه و کشور عزیزمان در طول دوران خدمت بهجای بگذارند.
در ادامه این مراسم مدیرعامل شرکت تجارت صنعت خلیجفارس، ربیعی را انسانی با ویژگیهای خوب و بد دانست که در یک دوی امدادی امروز مسئولیت را به دکتر علی عسکری تحویل داده است.
رضا عبادزاده سپس با اشاره به خبرسازیهای جعلی شبکههای تلویزیونی معاند در روزهای اخیر درباره گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس و فروش محصولات پتروشیمی، اظهار داشت: آقای ربیعی امروز میرود در حالی که از فردا در راهروهای دادسرا باید پاسخگوی همین دروغهایی که بعضاً در چند رسانه داخلی هم گفته شده باشد و البته این شتری است که در خانه اکثر مدیران میخوابد و متأسفانه رویکرد غالب این است که با مدیران از فردای روز مسئولیت به چشم خطاکار نگاه میشود مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
وی با اشاره بهروزهای ابتدایی فعالیت خود درشرکت تجارت صنعت، گفت: در آن زمان آقای مهندس ربیعی از من خواست پرونده نفر قبلی را صاف کنم و در گزارشی که ارائه میکنم، تا میتوانم از بدیهای نفر قبل چشمپوشی کنم و نتیجه این سیاست این بود که با پیگیری حقوقی پروندههای دوره قبل توانستیم دهها میلیون دلار به هلدینگ باز گردانیم و پرونده مدیرعامل قبلی را ببندیم و انشالله این رویه خوب ادامه پیدا خواهد کرد.
مراسم تکریم از تلاشهای جعفر ربیعی مدیرعامل پیشین گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس و معارفه دکتر علی عسکری مدیرعامل جدید این گروه با حضور مدیران ستادی، مدیران عامل شرکتهای تابعه، مدیران عامل چهار بانک بزرگ کشور و همچنین نمایندگانی از وزارت نفت و سایر پتروشیمیها انجام شوددر ادامه این مراسم مدیرعامل شرکت تجارت صنعت خلیجفارس، تحویل مسئولیت از سوی مهندس ربیعی به دکتر علی عسکری را در راستای یک دوی امدادی عنوان کرد.
رضا عبادزاده سپس با اشاره به خبرسازیهای جعلی شبکههای تلویزیونی معاند در روزهای اخیر درباره گروه صنایع پتروشیمی خلیجفارس و فروش محصولات پتروشیمی، اظهار داشت: آقای ربیعی امروز میرود در حالی که از فردا در راهروهای دادسرا باید پاسخگوی همین دروغهایی که بعضاً در چند رسانه داخلی هم گفته شده باشد و البته این شتری است که در خانه اکثر مدیران میخوابد و متأسفانه رویکرد غالب این است که با مدیران از فردای روز مسئولیت به چشم خطاکار نگاه میشود مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
وی با اشاره بهروزهای ابتدایی فعالیت خود درشرکت تجارت صنعت، گفت: در آن زمان آقای مهندس ربیعی از من خواست پرونده نفر قبلی را صاف کنم و در گزارشی که ارائه میکنم، تا میتوانم از بدیهای نفر قبل چشمپوشی کنم و نتیجه این سیاست این بود که با پیگیری حقوقی پروندههای دوره قبل توانستیم دهها میلیون دلار به هلدینگ باز گردانیم و پرونده مدیرعامل قبلی را ببندیم و انشالله این رویه خوب ادامه پیدا خواهد کرد.
در ادامه این مراسم مدیرعامل پالایشگاه گاز بیدبلند خلیجفارس با اشاره به فعالیت ۲۳ خود در این صنعت، اظهار داشت: خصوصیسازی در صنعت پتروشیمی به این شکلی که انجام شد اشتباهی بزرگ بود و این صنعت یکپارچه را به جزیرههای دورافتاده از هم تبدیل کرد و تنها بخشی که شاکله npc قدیم را حفظ کرد، هلدینگ خلیجفارس بود که با مدیریت آقای سبزکار و آقای نژاد سلیم که از دل این صنعت بود این اتفاق افتاد.
محمود امین نژاد ادامه داد: در اواخر سال ۹۶ که اسم مدیرعامل مترویی که برای هلدینگ، آمد گفتیم صنعت پتروشیمی و هلدینگ دچار حاشیه میشود و نگاههای سیاسی بر نگاه توسعهای و تخصص محور چیره خواهد شد و در چند انتصاب نخستین هم این نگرانی تقویت شد، اما مهندس ربیعی خیلی سریع این درک و اشراف را پیدا کردند که باید از درون صنعت و همین سیستم هلدینگ را پیش برد و امروز من از آقای مهندس ربیعی به عنوان مدیری استراتژیک، اخلاق مدار و با صبر استراتژیک یاد میکنم که موجب اتحاد بین ما شدند و این حضور میدانی و صبر و نزدیک شدن دلها، همان روشی بود که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در جبهه مقاومت به کار بردند که پاکستانی و افغانستانی و سوری و … همدل و متحد شدند در کنار هم و شاهد موفقیتهای جبهه مقاومت بودیم.
مدیرعامل پالایشگاه گاز بیدبلند خلیجفارس تصریح کرد: در دوره مدیریت آقای ربیعی در هلدینگ خلیجفارس، مرزهای بین بالادست و پایین دست از بین رفت و هلدینگ تبدیل به یک الگو در این زمینه شده، همچنین در حوزه جمع آوری گازهای همراه با نفت حتی جایی که وزارت نفت بودجه لازم را ندارد ورود کرده و بعد از ساخت بیدبلند خلیجفارس در حال اجرای پروژه جمع آوری گازهای همراه با نفت است و ما میتوانیم در یک آینده بسیار نزدیک به قدرت اول پتروشیمی خاورمیانه تبدیل شویم و با هدفگذاری انجام شده، سابیک را پشت سر بگذاریم.
در بخش دیگری از این مراسم آقای ایمانی دستیار مهندس عبدالحسین بیات رئیس هیئترئیسه صندوقهای بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت، با تأکید بر اینکه ما هم خوش استقبال هستیم و هم خوش بدرقه، با اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب، اظهار داشت: دانایی محور بودن، پژوهش محور بودن، ایمان، اخلاق و تقوا محور بودن و همچنین فسادستیزی راهبردهای جدید حوزه اقتصادی نفت است.
وی با تقدیر از تلاشهای مهندس ربیعی و مهندس رحمتی و همچنین سایر اعضای هیئتمدیره هلدینگ خلیجفارس به نمایندگی از مهندس بیات، خاطر نشان کرد: در دوره جدید نگاه صندوقهای بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت کاملاً برنامه محور خواهد بود، چون ارزیابی عملکرد بدون برنامه شدنی نیست، نکته مهم دیگر اینکه نگاه ما به این صندوق و زیرمجموعههای آن نگاه بنگاه اقتصادی است چون در بنگاههای اقتصادی نگاه ورودی و خروجی و فرآیندها و تلاش برای بهبود عملکردها و ارتقای بهرهوری حاکم است.
ضرر هنگفت معادن از ممنوعیت واردات ماشین
یک مقام مسئول در وزارت صمت می گوید: ما چندان از حیث شفافیت نگرانی نداریم زیرا براساس قانون معادن، اساسا معادن در قالب مزایدههای عمومی قابل واگذاری هستند. در گذشته هم همین این روش وجود داشت؛ یعنی وگذاری معدن به شکلی غیر از مزایده عمومی را نداشتیم. الان هم این همان روش است اما وقتی این فعالیت در بورس انجام شود، شفافیت بیشتری را شاهد خواهیم بود.
به گزارش بورس و بانک و به نقل از روابط عمومی وزارت صمت ؛ رضا محتشمی پور که پیش از این قائم مقام بورسکالای ایران بود پس از آنکه سکان هدایت معاونت معدنی وزارت صمت آن هم با عنوان جدید را به دست گرفت به دنبال شناسایی گلوگاه های موجود است تا مشکلات را از میان بردارد.
در ادامه، مشروح گفت و گو با معاونت معدن وزارت صمت را می خوانید:
واگذاری معادن به مردم با چه هدفی در دستورکار قرار گرفت و چه نتایجی را می تواند به همراه داشته باشد؟
واگذاری معادن به مردم پیش تر نیز به طور معمول انجام میشود. درواقع بحثی که جدیدا انجام می شود این است که ما بتوانیم با تبدیل کردن معادن و پروانههای بهرهبرداری به سهامی عام، مشارکت مردم را در سرمایه گذاری معادن بیشتر داشته باشیم. هدف از این کار چند نکته است؛ نکته اول مشارکت دادن مردم و سرمایههای کوچک در سودآوری بخش معدن است. موضوع دیگر آنکه کاهش سطح تعارض بین فعالیتهای معدنی و مردم در مناطق مختلف کشور می تواند از دستاورد های این طرح باشد. درواقع اگر درآمدی است یا اگر منفعتی از درآمد معادن به دست میآید، این منحصر و محدود به تعداد خاصی از سهامدارانش باشد. البته همین الان هم معادن بزرگ ما در قالب شرکتهای معدنی در بورسها به صورت سهامی عام اداره می شوند اما بحث این بوده که ما پروانههای بهرهبرداری را هم دربورسها عرضه کنیم تا هم سطح شفافیت افزایش پیدا کند و هم مردمی که تمایل دارند در فعالیت های معدنی سرمایه گذاری و مشارکت کنند به ویژه مردم مناطقی که معادن در آن فعال هستند را جذب کنیم و سرمایههایشان را در حوزه معدن به کار بگیریم که هم در تامین مالی بخش معدن بتواند کمک کند و هم یک احساس تعلق بیشتری را در مردمی که در مناطق مختلف معادن را میبیند و با آنها ارتباط دارند، ایجاد کند.
** اولین پروژه در این طرح چیست؟
اولین پروژهای که در این قالب در حال عرضه به مردم است، معدن «جانجا» در شمال سیستان و بلوچستان است. این معدن، یکی از معادن بزرگ مس کشور بوده و مقدمات کار بیش از یک سال است که عملیات اکتشافی آن انجام شده است. حدود 650 هزار تن ذخیره معدنی در آنجا دیده میشود و امیدواریم که بتواند پاسخ خوبی به تقاضای مشارکت در بخش معدن باشد. در حال حاضر این معدن آماده صدور پروانه بهرهبرداری است. مزایده اولیه برای انتخاب تیم مدیریت پروژه نیزانجام شده است. پس از انتخاب این تیم مکلف است که همزمان با تجهیز معدن، 30 درصد از سهامش را هم به مردم عرضه کند.
** این کار بیشتر در راستای افزایش مسوولیتهای اجتماعی معادن دارد انجام میشود؟ یا در راستای واگذاریهای شفاف و جلوگیری از فساد در واگذاریها؟
رویکرد بیشتر رویکرد مسوولیت اجتماعی است. البته شفافیت نیز بیشتر خواهد شد. ما چندان از حیث شفافیت نگرانی نداریم زیرا براساس قانون معادن، اساسا معادن در قالب مزایدههای عمومی قابل واگذاری هستند. در گذشته هم همین این روش وجود داشت؛ یعنی وگذاری معدن به شکلی غیر از مزایده عمومی را نداشتیم. الان هم این همان روش است اما وقتی این فعالیت در بورس انجام شود، شفافیت بیشتری را شاهد خواهیم بود.
با توجه به اینکه به بحث شفافیت هم اشاره کردید، در بخش معدن برنامهها برای فسادستیزی از حلقه اولیه در بحث واگذاری تا انتصاب مدیران و... چه اقداماتی در دستور کار قرار گرفته است؟
در بخش معدن، مانند هر بخش اقتصادی دیگر شفافیت برای ما یک اصل است و دنبال افزایش شفافیت هستیم؛ اما باید به این نکته اشاره داشت که بخش معدن کشور یکی از بخشهای بالغ در کشور است، به این معنی که ساختارهای نسبتا کاملی دارد. درواقع ساختارهای نظارتی خوبی وجود دارد. بعضی از اشکالاتی که در گذشته وجود داشته به مرور حل و به نوعی سیستم این اشکالات را رفع کرده است؛ مثلا حذف واگذاری معدن از طریق ترک تشریفات در قانون معادن یک گام خوب رو به جلو بوده است. این مساله باعث میشود هر گونه ابهام در مورد نحوه واگذاری از بین برود. لذا امروز ما دغدغه فساد را کمتر در معدن داریم. البته افزایش کیفیت و کارآیی معدن برای ما بحث خیلی مهمی است. امروز بیشترین مساله ما در بخش معدن، موانع است. موانعی که بخشی از آن ناشی از نحوه تنظیم مقررات بوده، مقرراتی که بعضا باعث شده که فعال کردن معادن ما در کشور با مشکل همراه شود.
شما میدانید که پرریسکترین بخش عملیات معدنی، پروانه اکتشاف است. یعنی بیشترین احتمال اینکه یک عملیات موفق نشود، در فرآیند اکتشاف است. ممکن است از 100 مورد تنها 2 مورد پروانه اکتشاف میگیرند تازه آن 2 مورد نیز ممکن است یک دهم موفق به ثبت یک محدوده معدنی شود. این مساله یک مساله جدی است؛ یعنی این را باید به عنوان یک مسالهی بحرانی در حوزه معدن مطرح کرد.
در کشور ما عمق متوسط اکتشاف 5 متر است. در حالی که این عدد در دنیا 75 متر است. یعنی ما اصلا نمی دانیم چه منابع زیرزمینی داریم. این مساله خیلی جدی است. دلیل این موضوع آن است که بخش بزرگیناشی از مقررات است، یا سوءتفاهمی که ایجاد شده و یا فضاسازیهایی که بعضا ایجاد شده است. در حال حاضر ما عملیات اکتشاف را به درستی انجام نمی دهیم. حال؛ بخشیاش تعارض با منافع، بخشیاش محیط زیست، بخشیاش معارضین محلی، نهادهای دیگری، بخشیاش ابهام در قانون معادن است. با یک ابهام در قانون که اگر منطقهای دارای معادن پرتو زا بود، این از حوزه حکمرانی بخش معدن خارج میشود. معادن پرتوزا یعنی چقدر؟ به تشخیص چه کسی؟ با تایید چه کسی؟ اینجا با یک ابهام مواجه هستیم. ما یک بررسی کردیم ببینیم که در طول یک سال گذشته نزدیک به نصفی از پروانههای صادرشده در فرآیند عملیات با اشکال مواجه شده اند. این مساله خیلی مسالهی جدی در بخش معدن است و بیشترین عامل کاهنده فعالیتهای معدنیما همین موضوع است.
** یعنی گلوگاه اصلیمان قوانین و مقررات است.
بله. یا مثلا ما براساس قوانین برای یک دوره ای برای یک معدن پروانه بهرهبرداری صادر میکنیم اما بار دیگر تمدید نشود، حالا اگر بخواهیم دوباره فعالیت این معدن را در قالب یک بهرهبردار جدید ادامه بدهیم، باید برویم استعلام کنیم. جالب است به شما بگویم که در یکی از استانهای ما از حدود 400 تا پروانه در حال فعالیت برای ادامه فعالیتشان استعلام شده تنها 15 یا 12 مورد توانسته مجوز فعالیت جدید بگیرد! یعنی از 400 پروانهای که در حال فعالیت بوده، فقط 12 یا 15 مورد توانسته تاییدیه بگیرد.چرا؟ به خاطر نهادهای متعددی که در این قضیه با ابهاماتی در حوزه مسوولیت باید اظهارنظر کنند و این اظهارنظر درنهایت به اظهارنظر مخالف میانجامد.
** راهکارتان برای این مساله چیست؟
بیشتر از اینکه در قانون مشکل باشد، در اجرا و در آییننامه ها مشکل داریم. البته ما در قانون هم مشکل داریم.
ما در کشور مواد معدنی بسیاری داریم یعنی شما هر جا را که تجزیه کنید آنجا میتوانید مواد معدنی پیدا کنید. بحث، بحث اقتصاد است. وقتی میگوییم عملیات اکتشاف مشکل دارد، یعنی اینکه اصلا بررسی نکردیم که ببینیم چه داریم. ما هنوز نمیدانیم اینجا چه داریم. چرا؟ چون به واسطه قوانین و مقررات نتوانستیم عملیات اکتشافی انجام دهیم؛ در نتیجه ما اصلا نمیدانیم چه داریم. وقتی هم ندانیم، دلیلی برای هزینه کرد در آن نخواهیم داشت.
** یعنی بدون بررسی کامل از وضعیت ذخایر، یک برنامه و چشمانداز بلندمدت برای 1404 ارائه کرده ایم؟
نه، به هر حال ذخایر در اختیار داریم و براساس آنها چشم انداز را تدوین کرده ایم.
الان ما در بحث فولاد میبینیم که به هر حال هشدارهایی در رابطه با کمبود سنگآهن داده میشود.
اما واقعیت این است که ما هنوز بخش بزرگی از کشور را اکتشاف نکرده ایم. براساس آن چیزی که اکتشاف شده به ما میگویند کمبود دارید؛ اما معنیاش آن نیست که ما در کشور قطعا بتوانیم بگوییم مثلا کمبود ذخیره آهن داریم زیرا بخش بزرگی از کشور هنوز اکتشاف نشده است.
** با این وجود برنامه تا 1404 چیست؟
قطعا ما باید موانع را رفع کنیم؛ اما مساله این است که این مشکل ریشه در مقررات و قوانین دارد که ما در ابتدا و قبل از اینکه اساسا به این تصویر برسیم که در اینجا چه چیزی وجود دارد، شروع به استعلام گرفتن میکنیم. استعلامهایی که مبنایش مشخص نیست.
** بحث دیگری هم که در برداشتها ازقانون معادن وجود دارد آن است که فعالان معدنی معتقدند وزارت صمت با یک برداشت دیگری از قانون معادن آمده بحث عوارض صادراتی را در نظر گرفته ؛ یعنی آن تعریفی که برای ماده خام در قانون معادن مشخص شده، آن تعریفی نیست که وزارت صمت براساس آن عوارض وضع می کند و همین موضوع در بحث تامین نقدینگی معادن خیلی تاثیر دارد. سیاستهای وزارتخانه برای بحث وضع عوارض با توجه به بحث افزایش حقوق دولتی و موانعی که به هر حال با توجه به تحریمها داریم، سیاست چیست؟
نکته اول اینکه تنظیم مقررات اخذ عوارض از طریق شورای عالی معادن صورت میگیرد. شورای عالی معادن در واقع اجماع از متولیان این حوزه که از بخش خصوصی، بخش حاکمیتی، دستگاه نظارتی، قوه قضائیه، مجلس و دستگاههای زیستمحیطی تشکیل شده است. پس اگر قرار باشد در حوزه اخذ عوارض تصمیمی گرفته شود، این مساله باید برود از آن اجماع بگذرد. نکته دوم با اشاره به قانون معادن باید بگویم، چنین چیزی نیست که تعریف ما از مواد خام فرق کرده است. بحث این است که ارزش این ماده خام چقدر است. یک زمانی شما ماده خام را میفروشید و این کاملا شفاف است. پس من این سنگ را برداشتم و بدون هیچ گونه تغییری صرفا بارگیری کردم و آن را فروختم و این فاکتور رسمی و قابلاتکا وجود دارد. اما زمانی است که یک فرآوری حداقلی روی آن انجام میشود و یا اینکه اصلا ممکن است این فرآوری تا انتهای مسیر برود. در این حالت باید چه کار کرد؟ در این حالت دستگاه سیاستگذار گفته، هر جا فروش انجام شد من به یک نسبتی از آن نقطه ای که فروش رفته و فاکتوری برایش وجود دارد این را حساب میکنم. درواقع هیچ فرقی نکرده یعنی درواقع در عدد فرقی نکرده کمااینکه ما امسال برای اینکه یک وقتی هم این محاسبات دقت خودش را از دست ندهد، یک بند جدیدی را پیشنهاد دادیم و در پیشنهادمان برای شورای عالی معادن آمده که اگر با هر کدام از این منطقها پیش رفت و محاسبات نشان داد که ارزشش بر مبنای آن سنگ یا ماده خام بالاتر رفته، آن را محاسبه می کنیم.
به هر صورت؛ بحث، نحوه محاسبه است. موضوع دیگر آن است که ما امروز در معادن ضعف هایی داریم به عنوانمثال تعداد زیادی معدن کوچک داریم که فعالان آنها فعال اقتصادی نیستند، یعنی سیستم مالی کشور هنوز آنها را به عنوان یک فعال اقتصادی نمیشناسد. این یک نقص است. نمی شود من به کسی که خودش را در سیستم اقتصادی و مالی کشور به عنوان یک فعال اقتصادی معرفی نکرده، مجوز فعالیت اقتصادی بدهم. اما این مجوز داده شده یعنی امروز مجوز فعالیت اقتصادی در بخش معدن داریم اما صاحب این مجوز، به عنوان یک فعال اقتصادی شناخته نمیشود.
به همین خاطر است که ما اولویت اصلی را روی شفاف کردن فعالیت های اقتصادی بخش معدن گذاشته ایم. بعد از شفافیت میتوانیم در مورد این صحبت کنیم که آیا حقوق دولت تضییع شده یا بالعکس حقوق بهرهبرداری تضییع شده است؟ امروز هنوز آن بستر لازم برای تصمیمگیری و قضاوت دقیق وجود ندارد لذا تا حدی قضاوتی و کارشناسی است.
** به همین دلیل عرضه در بورس را پیگیری میکنید؟
عرضه در بورس، عرضه کالای معدنی است. ما یک بحثمان این هست که ما بیاییم پروانههای بهرهبرداری یا پروانههای اکتشاف را در بورس عرضه کنیم. البته اکتشاف فعلا موضوع ما نیست. پروانههای بهره برداری موضوع ما است زیرا شما وقتی پروانه بهره برداری صادر می کنید که بخش خوبی از ریسک های معدن تعیین تکلیف شده مثلا مشخص است اینجا چقدر ذخیره معدنی دارد، لذا حجم ریسک به شدت کاهش پیدا میکند. اما پروانه اکتشاف این موارد را ندارد. لذا آنجا حد ریسک بالا است. حد ریسک از حد قابل قبول برای یک فضایی مثل بورس بالاتر است. پس ما بحثمان پروانه است.
بحث دیگر اما خود محصول معدنی است. در حال حاضربخشی از محصولات معدنی در بورس است. اتفاقا بورسهای دنیا هم معمولا یکی از بزرگترین بخشهایشان مربوط به معدن است همانطور که ما بزرگترین بخش بورس کالاییمان را صنایع معدنی تشکیل میدهند. اگر شما صنایع معدنی را از بورس بگیرید، بیش از نیمی از فعالیت بورس کالا را ازش گرفتید. بله؛ این جزو سیاستهای ما است که کالاهای معدنی حتیالامکان به بورس بروند و به بازار عرضه شوند ضمن اینکه درواقع اختصاصیسازی نشده باشد، ابهامی در روابط بین خریدار و فروشنده نباشد، فاکتورها واقعی شده باشند و اینها جزو سیاستهای ما هست و دنبال میکنیم. البته این یک فرآیند تدریجی است.
در بخش فولاد این مساله خیلی جدیتر بوده الان جلوتر هستیم. در بعضی از کالاهای معدنی مثل مثلا مس همین طور تا حد خوبی جلوآمدیم. در بعضی از کالاهای معدنی هم ممکن است این اتفاق نیفتاده باشد یا اساسا بورسپذیریاش خیلی خوب نباشد مثلا شما در سنگ های تزئینی به دلیل تنوع خیلی زیادی که آنها دارند، عرضه در بورس مقداری پیچیده تر خواهد بود اما عرضه در بورس برای ما یک راهبرد است.
** در بحث فولاد که اشاره فرمودید، چقدر در موضوع شفافیت و حذف واسطه ها با عرضه در بورس موفق عمل کرده اید؟
زنجیره فولاد زنجیرهی بزرگی است. در پایین دست سهم خوبی از معاملات فولاد در بازار ایران شفاف است. آمارهای ما تقریبا نشاندهنده درصدهای بالای 80-90 درصد در بعضی از زنجیرهها نشان میدهد. اما باید یکی یکی حلقههای بعدی را اضافه شوند. امروز در موضوع آهن اسفنجی درگیر تنظیم بازار و عرضه در بورس هستیم. عرضههای آهن اسفنجی به مرور دارد شکل دقیق تری به خودش میگیرد.
** ما شاهد این هستیم که وزارتخانه یک الزامی برای عرضه در بورس در نظر گرفته است؛ درحالیکه بالادست مثل فعالان سنگآهن، خودشان سال گذشته پیشنهاد دادند و با بورس کالا یک توافقنامهای را امضا کردند چرا وزارتخانه از الزام استفاده کرد درحالیکه خود حلقههای مختلف این زنجیره تمایل به عرضه در بورس دارند؟
الزاما در مورد کالاهایی که حساسیت در بازار دارند مقداری ناگزیر است. شما فکر کنید که در یک بازاری صد واحد نیاز دارید و صد و ده واحد تولید. به طور منطقی یعنی اینکه پس یک مقدار بیشتر از نیاز بازار تولید میشود و همه می توانند آن چیزی که میخواهند را بخرند و 10 واحد هم مازاد داریم که میتوانیم صادر کنیم. اما معمولا درصد بسیار بزرگتری از تقاضا همراه این میآید یعنی به جای اینکه مثلا 50 واحد از تقاضا بیاید، یکباره 80 واحد از تقاضا به بورس میآید. آن وقت یک شرایط نامتعادلی شکل میگیرد و بازاری که به طور طبیعی مازاد هم دارد و تعادل در عرضه و تقاضا هم دارد که نباید در آن التهاب وجود داشته باشد، اما شما میدانید تابلوی بورس با افزایش قیمت و التهاب مواجه میشود. به این دلیل است که اساسا سیاستگذار اگر کالا حساسیت نداشته باشد اصلا ورود نمیکند.
** تکمیل زنجیره ارزش موضوع مهمی است اما واحدهای بزرگ معدنی کشور خودشان به نوعی فولادساز شدهاند و حالا ترس از کمبود مواد اولیه برای واحدهای فولادی باعث شده که فولادیها هم وارد بخش معدن شوند، اما این موضوع که واحدها را به تکمیل زنجیره ارزش تشویق کنیم، به نوعی باعث شده که از توسعه اکتشاف عقب بمانیم برنامه وزارت صمت برای ایجاد توازن چیست؟ به هر حال به نوعی واحدهای معدنی میتوانند در آینده نزدیک رقیب واحدهای فولادی باشند.
اشاره کردم آن چیزی که امروز گلوگاه بخش اکتشافی است، نه عدم سرمایه گذاری واحدهای بزرگ، البته ما این مشکل را داریم. من این را به عنوان یک مشکل قبول داریم؛ اما گلوگاه این نیست. اگر ما نتوانستیم آن اکتشافی را که باید انجام بدهیم را اجرایی کنیم ریشهاش در تعارض قوانین و مقررات است. اما بله؛ این اشکال وجود دارد که بخش های معدنی ما آن سرمایه گذاری لازم را در بحث اکتشاف و توسعه نداشتند؛ اما اگر از آنها هم بپرسید این مساله یعنی مساله اشکالات مقررات را به عنوان عامل متوقفکننده در بخش اکتشاف میدانند.
نکتهی دوم اینکه درواقع معدنیهای ما فولادساز شدند و فولادسازهای ما معدنی، خیلی این خارج از قاعده اقتصاد در دنیا نیست. به هر حال یکپارچه شدن زنجیره ارزش در دنیا خیلی چیز عجیبی نیست. خیلی از صنایع و خیلی از شرکت های بزرگ را شما میبینید که در طول زنجیره عرضه سرمایه گذاری میکنند. اتفاقا یکی از نقایص ما در کشور همین مساله چندتکه شدن زنجیره ارزش است. شما وقتی این زنجیره را نگاه میکنید میبینید که حداقل سه الی چهار بازیگر در طول این زنجیره باید باشند. چرا این اتفاق افتاده است؟ بخش زیادیاش به خاطر مداخلات قیمتی بوده است. به این معنی که مثلا ما به یکی گفتیم شما با این قیمت تولید کنید. خیلی صرفه اقتصادی برای حلقه بعدی اش ایجاد کردیم. بنابراین برای حلقه بعدیاش صرفه داشته که حتی در یک ضریب بهره برداری پاییی مثلا با 30-40 درصد ظرفیت تولید، بیاید و در این حلقه وارد شود. چرا؟ چون که عملا چند درصد عدم تولیدش را هزینهاش را آن مداخله دولت در قیمت گذاری مواد اولیه پوشش داده است. اگر ما این مداخلات را از بازار بگیریم که باید بگیریم و این ناگزیر است. ما سالها در زنجیره فولاد قیمتگذاری دستوری داشتیم. اعلام کردیم که قیمت کنسانتره چقدر، نرخ دانه بندی چقدر، نرخ آهن اسفنجی چقدر، گندله چقدر و حتی میزان سهمیه ای که به واحدها تحویل میدادیم مشخص بوده که به هر واحدی آنقدر تحویل میدهیم. جدول قیمت داشتیم و طبق آن تحویل میدادیم. این مساله باعث شده که در یک زنجیره هایی صرفه اقتصادی ایجاد شده و واحدهای مختلفی رفتند سرمایه گذاری کردند؛ سیاست دولت خروج از این فضا است. اساسا دنبال این نیستیم که سراغ قیمت های دستوری برویم. البته این در بازاری که تا امروز درصد زیادی از معاملات براساس قیمت های مداخله ای تعیین میشده، طبیعتا خروجش هم کار ساده ای نیست. همین امروز وقتی که ما در مورد خروج از دستوری عمل کردن در حوزه زنجیره فولاد میرویم، صرفه اقتصادی خیلی از واحدهای ما زیر سوال میرود؛ لذا خروجش هم به این سادگی نیست و یک شبه انجام نمی شود. اما راهبرد کلی دولت که در قوانین هم همین از ما خواسته شده است، خروج از حوزه مداخلات قیمتی است. طبیعتا این بازار را آرام به یک شکل جدیدی خواهد رساند. یکی از تبعاتش همینی است که شما به آن اشاره کردید؛ یعنی اینکه شرکتها حالا برایشان معنی پیدا میکند که زنجیره خودشان را به سمت بالا یا به سمت پایین توسعه بدهند و این اتفاق در بازار ایران دارد میافتد. البته آن مشکلی که در اکتشاف داریم برای ما دارد یک گلوگاههایی را درست میکند. همین طور در حوزهی انرژی. ما امروز با مساله گلوگاه انرژی در توسعه زنجیره ارزش مواجه هستیم. بعضی از دوستان ما فکر میکنند که مثلا ما این زمستان را به دلیل یک اتفاقی با مشکل قطع گاز مواجه شدیم! نه؛ این روند مصرف گاز در کشور ما دارد ما را به سمتی می برد که جلوی خیلی از واحدهای تولیدی باید یک علامت سوال بگذاریم. آیا ما خوراک لازم را برای توسعه بیشتر از این داریم؟ در زنجیره فولاد این مساله خیلی جدی است. ما باید این بازنگری در توسعه زنجیره فولاد را داشته باشیم. الان تقاضای بسیار زیادی برای ایجاد واحدهای جدید فرآوری فولاد وجود دارد. ما فکر میکنیم این واحد ها در آینده نزدیک اگر قرار باشد که بیمحابا رشد کنند، با مساله تامین انرژی مواجه خواهند شد. این یک مساله ای است که باید جدی به آن بپردازیم.
** پس چرا در سالهای اخیر هیچ اقدامی صورت نگرفت؟
بله؛ یک بحث همین است. یعنی همین الانی که داریم با هم صحبت میکنیم هم ما مسالهی کمبود گاز را داریم. حتی برای تامین همین کمبود هم نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در حوزه گاز داریم و همان طور هم که شما گفتید فولادیها امروز این بحث را مطرح کردند و دارند پیگیری میکنند. صنعت پتروشیمی قبل از صنعت فولاد وارد این بحث شده است. پس در وزارت نفت پیگیری میشود و به طور جدی دارد پیش میرود. حتی برای اعدادی کمتر از 55 میلیون تن هم این مساله باید به صورت جدی پیگیری شود و دارد دنبال میشود. و اگر نشود، میتواند محدودیت خیلی جدی باشد.
** یعنی امکان دارد که رقم چشم انداز 1404مان تغییر کند؟
امیدوارم به سمت بالا تغییر کند؛ که نیازمند توسعه بخش انرژی است.
** به بحث گلوگاه قوانین مقررات اشاره کردید که خودش یکی از مشکلات اصلی در توسعه اکتشافات و به طور کلی در توسعه بخش معدن بوده است. اما یکی از مشکلاتی که حالا ما داشتیم، بحث تامین ماشینآلات بود که اخیرا هم مطلبی از سمت شما نقل قول شد که 500 دستگاه ماشین آلات معدنی برای واردات تاییدیه گرفتند و حالا یکسری مساله رسانهای پیش آمد که میتواند پشتپردههایی داشته باشد. در این رابطه هم یک توضیحی بفرمایید.
برآوردهای ما براساس آماری که داریم، نشان میدهد که حدود 57 هزار ماشین برداشت و بارگیری در معادن فعال است. عمر متوسط آنها هم نزدیک به 20 سال است. این نشان می دهد که ما همین امروز در معادن به شدت با بحران ماشینآلات مواجه هستیم؛ چراکه اساسا ماشین 20 ساله معدنی دیگر یک ماشین فرسوده است اگر فرض کنید بعد از 20 سال کارکرد ما بخواهیم این ماشین را از رده خارج کنیم، یعنی سالی پنج درصد از این ماشینآلات را باید کنار بگذاریم. یعنی ما قرار نیست معدن جدید داشته باشیم و قرار نیست هیچ افزایش عملیات خاکبرداری و درواقع بهرهبرداری از معادن و هیچ عملیات توسعهای را فرض کنیم که قرار نیست دست بگیریم. ما تا امسال تقریبا تولید ماشینآلات معدنی در کشور نداشتیم. ماشین آلات راهسازی داشتیم، اما معدنی نداشتیم. تقریبا که میگوییم چون چند تا استثنا در حد چند عدد داشتیم.
** پس چرا برای واردات محدودیت میگذاشتند؟
خب این یکی از نقایص جدی ما هست. با این حساب تولید داخلی تقریبا نداشتیم و باید این را وارد میکردیم.
** یعنی ما با وجود اینکه نیاز داشتیم که ماشینآلات در معادن وارد شود و تولید داخل هم نداشتیم، اما برای وارداتش هم خودمان یک مانع داخلی ایجاد کردیم.
دقیقا.
** با چه منطقی؟
با این منطق که شاید نیاز نباشد و شاید درواقع این تقاضا یک تقاضای غیرمنطقی باشد. همچنین ما بخواهیم از تولید ماشینآلات در داخل کشور حمایت کنیم.
** تولیدی که هنوز شکل نگرفته!
بله. دو تا مساله را باید از هم جدا کنیم؛ یکی اینکه اساسا اینکه ما بخشی از تولید را بخواهیم متوقفِ یک بخش دیگری از تولید کنیم، خیلی قابل دفاع نیست. یک وقت شما میگویید مصرف نکنیم، درحالی که توان تولید داخلی آن را ندارند. این حرف درستی است. مصرف در مقابل تولید. اما بخشی دیگر میگویید تولید در مقابل تولید. من جلوی تولید را در معادن بگیرم برای اینکه می خواهم تولید را در جای دیگر توسعه دهم. بخشی از این قابل قبول است. چرا قابل قبول است؟ برای اینکه اساسا معدنکاری یک عملیات ماشین پایه است. بنابراین وقتی شما جلوی واردات ماشین را میگیرید یا جلوی تامین ماشین را میگیرید یعنی جلوی تولید را گرفتید. من آمار دارم که تنها در یکی از معادن بزرگ ما، فقط یک میلیون تن افت تولید داشتیم.
** به دلیل عدم واردات.
به دلیل عدم تامین به موقع ماشین. اولین مساله ما همین است. بله؛ واقعا آن قابل دفاع نیست.
از طرف دیگر ما باید ظرفیتسازی کنیم. وقتی میگویم عملیات معدنی عملیات ماشین پایه است، پس شما اگر دانش فنی تولید ماشینآلات و اگر ظرفیت تولید ماشینآلات در کشور را نداشته باشید، قطعا در درازمدت کاملا در بخش معدنی وابسته میشوید. این دو تا را باید با هم دید به ویژه وقتی شما در یک کشوری تحت تحریم هستید؛ یعنی شما نه برای ماشین بلکه برای واردات قطعه ماشین یا یک لوازم یدکی هم با مساله و مشکل مواجه هستید. لذا مدیریت این مساله یک تصمیم صفر و یکی نیست که من بگویم واردات را انجام بدهیم یا واردات را انجام ندهیم. شما هم باید واردات انجام بدهید و هم باید به فکر توسعه ظرفیتهای ساخت داخل باشید. ما هر دوی اینها را با هم نیاز داریم.
ما امروز وضعیت خوبی در کشور برای تولید داخلی داریم، اما بزرگنمایی در آن می تواند از آن طرف برای ما آسیب زا باشد. آن موضوعی که من گفتم 500 مورد ماشین آلات در یک دوره زمانی که سیستم ثبت اطلاعات واردات را داشتیم، 500 ماشین آلات وارد شده است نه اینکه ما الان 500 تا ماشین آلات وارد کردیم. در واقع برای یک بازه زمانی است.
** مربوط به چه بازه ای است؟
تقریبا از سال 98 تا الان. آن چیزی که در سیستم های ما ثبت شده حدود این عدد را نشان میدهد. این عدد فاجعه است.
** یعنی عملا سالی 250 دستگاه وارد شده یا تازه تایید گرفتند.
تاییدیه ها بیشتر و واردات کمتر بوده است. اگر بخواهیم محافظه کارانه صحبت کنیم، ما حدود سه هزار تا در هر سال ماشینآلات معدنی نیاز داریم. اگر نتوانیم این سه هزار تا را تامین کنیم، درواقع به مرور معادنمان تبدیل به پارکینگ ماشین آلات مستهلک میشوند که این اتفاق افتاده است. من وقتی به شما میگویم میانگین عمر ماشین آلات فعال در معادن 20 سال است؛ یعنی که این اتفاق افتاده است.
** چون عملا یک بخشی از ماشین آلات دست دو را داریم وارد میکنیم دیگر.
بله؛ این هم یک نقص است. این هم یک بخشی از مشکل است ما یک وضعیت پیچیدهای را داریم به این معنا که از یک سمت آمدیم برای حمایت از تجهیز معادن یکسری مشوقها گذاشتیم؛ مثلا گفتیم واردات ماشینآلات معدنی از پرداخت عوارض دولتی معاف؛ یا آمدیم گفتیم سن ماشینآلات معدنی که میشود به کشور وارد کرد میتواند به جای 5 سال، 10 سال باشد. یا بعضا آمدیم مثلا به صندوق ضمانت فعالیتهای معدنی (صندوق بیمه فعالیتهای معدنی) اجازه دادیم که واردات ماشین آلات را تامین مالی بکند و یکسری مشوقها گذاشتیم. از آن طرف آمدیم گفتیم برای اینکه یک وقت واردات بیرویه نشود، پیش شرط های دیگری را مشخص کردیم و رسیدیم به جایی که امروز قرار داریم باید این مشکل را حل کنیم.
مدیر روابط عمومی «چادرملو» به عنوان مدیر برتر انتخاب شد
حسین طالبی مدیر روابط عمومی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو بعنوان مدیر برتر روابط عمومی در سال ۱۴۰۰ انتخاب شد.
به گزارش بورس و بانک و به نقل از روابط عمومی چادرملو ؛ در هفدهمین سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی که در مرکز همایشهای صدا وسیما برگزار شد از حسین طالبی مدیر روابط عمومی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو بعنوان مدیر برتر روابط عمومی در سال ۱۴۰۰ به دلیل طراحی نظام ارتباطی شایسته و اهتمام در توسعه کمی و کیفی فعالیتهای روابط عمومی تجلیل و لوح سپاس اهدا شد.
به گزارش بورس و بانک و به نقل از روابط عمومی ذوب آهن اصفهان ؛ پایگاه اطلاع رسانی ذوب ۲۴ با توجه به ضرورت شکل گیری پایگاهی رسانه ای به عنوان رسانه رسمی اخبار ذوب آهن اصفهان و همچنین منبعی برای خبرنگاران و رسانه های مختلف ایجاد شده که تمامی تولیدات رسانه ای روابط عمومی در حیطه های اطلاع رسانی ، تبلیغات ، توسعه برند ، پاسخ به مطالب رسانه ای و … در آن منتشر می شود و به آسانی در دسترس فعالان رسانه ها و مردم قرار می گیرد .
این پایگاه اطلاع رسانی یک سایت مستقل چند رسانه ای است که به عنوان منبع مستقل در تنویر افکار عمومی نسبت به دستاوردهای شرکت عمل می نماید و در پوشش خبری رویدادهای صنعت فولاد و مشکلات این صنعت به ویژه ذوب آهن و جهت دهی لازم با جریان سازی مستقل رسانه ای عمل می کند .
تامین محتوای این پایگاه اطاع رسانی توسط یک تیم متشکل از خبرنگاران حرفه ای در حوزه صنعت و معدن و همچنین کارشناسان تولید محتوا در فضای وب انجام می شود .
این پایگاه مشتمل بر بخش های اصلی از جمله صنعت ، معدن ، بورس و سهام ، فرهنگی و اجتماعی ، ورزش ، فیلم ، عکس ، تیزر و موشن گرافی است که در ۲۴ ساعت کل ایام هفته به روز می شود .
شایان ذکر است همزمان با رونمایی از این رسانه جدید ذوب آهن اصفهان ، از تمبر سالروزتاسیس شرکت و انتشارات جدید روابط عمومی از جمله جلد چهارم کتاب زبان ذوب و مجموعه کتاب های تاریخ شفاهی این مجتمع عظیم صنعتی نیز رونمایی شد.