10 فروردين 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
دوشنبه, 30 خرداد 1401 ساعت 06:14

سلبریتیسم اقتصادی در رسانه های اجتماعی

نوشته شده توسط 

سلبریتیسم اقتصادی پدیده ای نوظهور در رسانه های اجتماعی است که باعث نارسایی هایی در کسب و کارهای مرتبط می شود.
به گزارش بورس و بانک ؛ تلاش ساختار يافته برای «جلب توجه» اگرچه پديده نو ظهوری نيست و می توان نمونه های اوليه آن را در حدود سيصد سال قبل از ميلاد و در مانور های پيروزمندانه گلادياتورها پس از پايان مبارزات سختشان مشاهده كرد، اما امروزه با تولد شبكه های اجتماعی؛ اين پديده ابعاد تازه ای به خود گرفته است. به طور تقريبی با شروع قرن دوازدهم؛ كلان رويدادی به نام «رسانه های اجتماعی» سرعت تحولات تاريخی را دستخوش تغييرات عظيمی كرد. شايد مهمترين فرآيندی كه رسانه های اجتماعی يا به تعبير دقيق تر فناوری Web2.0 را از نسخه اوليه آن متمايز می سازد؛ شكل گيری ارتباطات دو طرفه در اين بستر است كه سر منشاء تحولی شگرف در حوزه رسانه شده است.
تا پيش از اين تمامی محتواها به صورت يك جانبه و از طريق وب‌سايت ها و فضای مجازی قابل رؤيت بود، اما با شكل گيری اين فناوری، كاربران نيز اين امكان را يافتند كه محتوای موردنظر خود را توليد و يا از طريق ابراز علاقه نظردهی و اشتراك گذاری مجدد؛ نسبت به محتوای توليد شده ساير كاربران واكنش نشان دهند.
محتوای ايجاد شده توسط كاربر  UGC منجر به شكل گيری زيرساختی اساسی با عنوان «توليد محتوا» شده كه امروزه در بسياری از دانشگاه های معتبر به عنوان يكی از مواد درسی تدريس می شود. حال سوال اينجاست كه «هدف نهايي از توليد محتوا چيست؟»
در پاسخ به اين پرسش شايد بتوان موضوع «برندسازی» از نوع تجاری يا شخصی را يكی از مهمترين اولويت های هر مجموعه در توليد محتوا دانست.
وقتي صحبت از برندسازی به ميان می آيد؛ رسانه های اجتماعی يكی از مهمترين ابزار ها در‌ راستای تحقق اين امر به شمار می روند. افراد به منظور كسب شهرت در محتوایی خاص؛ ابتدا سعی می كنند جايگاه خود را در ذهن مخاطب تثبيت كنند. از آنجا كه شاخص «تعداد دنبال كننده» به پررنگ ترين معيار موفقيت و يا عدم موفقيت در هر برند بدل شده است؛ رويكرد جذب حداكثری مخاطب دستور كار اصلی توليدكنندگان محتواست. «سلبريتيسم اقتصادی»را می توان يكی از زيرشاخه های اين حوزه قلمداد كرد. اگرچه بدون شك بسياری از افراد به گونه ای شرافتمندانه و بر پايه تخصص خود اقدام به جذب مخاطب می كنند، اما در اين ميان كم نيستند افرادی كه ديده شدن از مسيرهای غيرمتعارف و جلب توجه به هر قيمت را مسير ساده تری در راه جذب مخاطبان يافته اند.
 جملات پر طمطراقی چون «با خريد بسته های آموزشی ما به راحتی آب خوردن درآمدزایی كنيد» و يا «با آموزش های من نفر اول پيش بينی بازارهای مالی شويد» و... به جملات آشنای اين روزهای رسانه های اجتماعی بدل شده است كه با ساده سازی خارج از قاعده‌ی اصول اساسی، سعی در جلب نظر مخاطب دارند.
اكنون اين سوال مطرح است كه آيا آگاهی و دانش مودنياز در مسائل اقتصادی كه شالوده هر كسب و كاری است؛ تنها با خريد چند بسته آموزشی مرتفع می شود؟ آيا اعتماد به افرادی با سوابق ناشناخته در زمينه‌ مورد ادعا تصميمی عاقلانه است؟
ترديدی نيست كه موضوع آموزش از مهمترين عوامل پيشران هر كسب و كاری است و هر شخص يا سازمان برای پيشرفت و بهبود مداوم عملكرد نيازمند آموزش مستمر است، اما آنچه در رسانه های اجتماعی در حال وقوع است صرفا در موضوع آموزش نيست؛ بلكه نوعی نسخه پيچی برای تعداد قابل توجهی از مخاطبان است. ادعاهایی كه در خوش بينانه ترين حالت تنها مي تواند پاسخگوی گروه اندكی از افراد باشد. متاسفانه ميزان بزرگنمایی دستور العمل های ابداعی از يك سو و اطمينان بخشی های كاذب به مخاطب از سويی ديگر به گونه‌ای است كه درستی اين راهكارهای غالبا بی پشتوانه را در ذهن مخاطب القا كند و چنانچه اين نسخه ها دردی را دوا نكنند؛ لابد اشكال از خود مخاطب است!
يكی از خطرات با‌لقوه‌ی سلبريتيسم اقتصادی گره خوردن موضوعات مربوط به كسب و كار با روانشناسی زرد است. افرادی كه با رويكردی شبه روانشناسانه سعی در تهييج مخاطب داشته و ادعا می كنند كه با فرمول خاص خود در يك مقطع زمانی كوتاه صاحب چندين كسب و كار بزرگ شده اند و چنانچه ما نيز رويه‌ی آنها را در پيش بگيريم؛ دستاورد های مشابهی خواهيم داشت.
شرط اساسی در موفقيت هر كسب و كار، پياده سازی الگوريتم های خاص آن كسب و كار است و چنانچه افراد يا سازمان ها نتوانند  به درستی از الگوريتم های مشخص و مرتبط با تخصص خود پيروی كنند؛ دير يا زود طعم شكست را تجربه خواهند كرد. شكست در روانشناسی زرد به «بی عرضگی» تعبير می شود؛ در حالی كه در ادبيات كارآفرينان موفق و مطرح دنيا كه حداقل يك بار خود را در اين نقطه يافته اند؛ معنايی متفاوت دارد.
جامعه شناسی رسانه های اجتماعی موضوع نسبتا جديدی است كه اميد می رود با پرداختن دقيق و علمی به جنبه های گوناگون آن به ابزاری قدرتمند در جهت سره از ناسره كردن محتواهای ارائه شده در سطح رسانه های اجتماعی بدل شود.

امیرحسین زراندوز
مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال