31 فروردين 1403
RSSFacebookTwitterLinkedinDiggYahooDelicious
شنبه, 20 آذر 1400 ساعت 06:13

گزیده ای از کتاب «ناگفته‌های چشم سوم» نوشته دبیر سابق سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران

نوشته شده توسط 

به گزارش بورس و بانک و به نقل از روابط عمومی سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران ؛  بین حروف الفبا بحث و جدل بود. «نقطه» خواست اظهارنظری کند اما خانواده حروف الفبا او را به جمع خود راه ندادند و گفتند: تو از ما نیستی!
نقطه با تعجب به حروف از هم جدا گفت:
این رسم وفاداری نیست که مرا از خود برانید.
با این سخن نقطه، «سین و میم و کاف و دال و واو» گفتند: تو کوچولو را چه به این حرف‌ها؛ و ناگهان همه با هم از سر تمسخر به نقطه خندیدند!
کمی آن طرف‌تر چهره «خ» از شدت شرم برای رفتار آن حروف بی‌نقطه، سرخ شد و سری به علامت تاسف رو به «چ و ج» تکان داد!
نقطه نگاهی به «نون» که احترام ویژه‌ای بین حروف داشت انداخت و از فرط عصبانیت سر پا ایستاد و با حالت قهر قصد تَرک آن جمع را کرد.
«ی» با «ه» در گوشی حرفی زد؛ «میم» سکوت کرده بود و فقط نظاره‌گر بود. از خشم و اعتراض نقطه «ذال» که ترسیده بود، صدا کرد «دال… دال» ای برادر بیا که«کاف» گاف داده! بیا اینجا و نگذار نقطه برود؛ چون با رفتن او من ناپدید می‌شوم و «دال و ذال» یکی می‌شود.
«دال» که دید برایش فرقی ندارد محل نگذاشت و گفت: اکنون خاموشی بهتر است چون ممکن چیزی بگویم و یکی ناراحت شود. با این حال در دل گفت: وضعیت دوقلوهای «طا و ظا» هم همین است؛ چرا آنها اعتراض نمی‌کنند و توجیه بهتری برای سکوت پیدا کرد؛ که اگر بنا به اعتراض در رفتن نقطه باشد، پس آن «خ و چ و ج» هستند که باید ایثار کنند و مانع این اتفاق ناخوشایند شوند، نه من «دال» بیچاره!
«آ» که نظاره‌گر بود و کلاه مخملی بر سر داشت، دست نقطه را گرفت و نزدیک «لام» او را در کنار خود نشاند و گفت: کمی ساکت شوید ای حروف پر سر و صدا و بشنوید حرف مرا که پر از منفعت است و بدانید چون نقطه ندارم، چیزی که می‌گویم از روی خودخواهی یا منفعت‌طلبی نیست. بین شما بحث و جدلی شده و نقطه یک ادعایی را مطرح کرده؛ چرا شما او را با بی‌مهری و به علت کوچک بودن از خود راندید؟!
با وجود آنکه «نقطه» جزو ۳۲ حرف خانواده ما نیست ولی حقیقت این است که همه ما می‌دانیم الفبای «بی‌نقطه» بی‌مفهوم و نازیباست و اگر نقطه با اینکه کوچک است و در شمارش حروف نیامده از بین ما برود، جملگی از هم‌گسسته خواهیم شد و زندگی برای‌مان بسیار سخت می‌شود و تنها تعداد محدودی از ما حروف زیبا، قابل استفاده خواهیم بود.
«پس بیایید فارغ از قد و اندازه و نسبت و نسب، قدر همدیگر بدانیم.»
کار به اینجا که رسید «ز» و «ژ» هم آمدند وسط و با «ف» و «ق» به سمت «ب» و «پ» و «ت» رفتند و گفتند: سکوت ما باعث این شبهه و درگیری شد. ما بدون نقطه هیچ کجا نمی‌رویم و هیچ نیستیم؛ ما قدر همدیگر را می‌دانیم و اجازه نمی‌دهیم کسی با خانواده حروف فارسی حتی یک نقطه آن، کم‌مهری کند.
«نقطه کوچک است ولی مهم و بزرگ»
نقطه به مثابه یک ابرذره است که کوچکی‌اش، هیچ از اهمیت آن کم نکرده!
«نقطه» بود را نبود و نبود را بود می‌کند.
اشخاص و رویدادهای زیادی در زندگی کوچک دیده می‌شوند ولی در داستان زندگی متوجه می‌شویم که مثل نقطه‌ ابرذره‌ای بودند که مسیر زندگی ما را عوض کرده‌اند.
ابرذره‌های زندگی را خوب بفهمید و بشناسید.
برگرفته از کتاب «ناگفته‌های چشم سوم»
امیرحسین کاوه؛ دبیر سابق سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران