تالار شیشهای موفقیتهای گذشته – دشواریهای آینده
نعمت ا... شهبازی- صاحب امتیاز و مدیرمسئول
در پی انتخابات هیات مدیره شرکت بورس اوراق بهادار تهران، حسن قالیباف اصل نیز پس از یک دهه حضور به عنوان مدیرعامل این شرکت ترجیح داد حضور در دانشگاه را اولویت اول خود قرار دهد و لذا بحث انتخاب جایگزین برای وی مطرح شد و در نهایت این مسئولیت خطیر به علی صحرایی واگذار شد. مسئولیتی که تا پیش از این، افرادی چون رجایی سلماسی، میرمطهری، عبده تبریزی، علی صالح ابادی و علی رحمانی عهدهدار آن بودند و هر یک به سهم خود در رشد و بلوغ بازار سهام کشور طی سالهای پس از انقلاب اسلامی، نقش ایفا نمودند.
قالیباف در طول یک دهه مدیریت بورس تهران، توانست همواره رضایت هیات مدیره این شرکت و اهالی بازار سرمایه به ویژه مدیران و صاحبنظران را جلب نماید. اگرچه در یک دهه گذشته به دلایل گوناگون داخلی و خارجی، اقتصاد ایران همواره در تلاطم و ناآرامیهای شدید بود، اما بازار سرمایه کشور توانست در مجموع از این گردنهها و بحرانها به سلامت و سربلند عبور نماید.
شبهات تکراری درباره عرضه نفت در بورس
علی رغم مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی درباره عرضه نفت در بورس، همچنان برخی افراد با طرح شبهاتی تکراری مانند ایجاد رانت و فساد در سازوکار بورس و عدم توانمندی بخش خصوصی در دور زدن تحریمها، تلاش میکنند مانع اجرای این راهکار موثر بی اثر کردن تحریمهای نفتی آمریکا شوند.
به گزارش بورس و بانک به نقل از خبرگزاری فارس؛ با توجه به بازگشت مجدد تحریمهای نفتی آمریکا از اواسط آبان ماه، این امکان وجود دارد که شرایطی مشابه سوال 90 ایجاد شود و فروش نفت کشور مجددا کاهش چشمگیری یابد که این موضوع با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی زمینهساز ایجاد شوک اقتصادی بر معیشت مردم خواهد بود. در این راستا، ضرورت دارد وزارت نفت از همه راهکارهای موجود برای جلوگیری از افت میزان صادرات نفت کشور استفاده کنند. براساس دیدگاه بسیاری از کارشناسان، یکی از موثرترین راهکارها برای بی اثر کردن تحریمهای نفتی آمریکا، عرضه نفت در بورس با هدف استفاده از توانمندی بخش خصوصی در صادرات نفت است.
مديريت در شرايط بحران
تحريم يک محدوديت است نه بحران. اگر اين محدوديت درست و صحيح مديريت نشود، رفته رفته به بحران تبديل خواهد شد و اگر به بحران تبديل شود، شرايط و مديريت خاص خود را براي عبور از آن ميطلبد که در اين رابطه ضرورت داشتن ابزارهاي مربوط به اين پديده يعني عبور از بحران را که بي ترديد از فاکتورهاي اساسي به شمار ميرود، بايد مدنظر داشت و مسلما فقدان آن، گذار از اين پديده را غيرممکن خواهد ساخت.
در حال حاضر وضع تحريمهاي مختلف از سوي قدرتهاي جهاني با هدف ايجاد مانع بر ابزارهاي حرکت اقتصادي کشور و نهايتا ايجاد بحران در لايههاي مختلف به ويژه بنگاههاي اقتصادي صورت ميگيرد. در چنين وضعيتي دست اندرکاران تلاش ميکنند تا اثر تخريبي تحريمها را بر کشور دفع کنند يا به حداقل ممکن برسانند تا سيستم اقتصادي و به خصوص بنگاههايي نظير بخش صنايع معدني به تناسب نوع فعاليت و ميزان اتکا به منابع و بازارهاي بينالمللي، کم و بيش با بحران مواجه نشوند. اصولا بحران ممکن است به دليل يک پديده تهديدآميز بروز کند که با تحت تاثير قرار دادن ارزشهاي اساسي جامعه (مانند رفاه و توسعه) ميتواند بر شئون مختلف زندگي افراد اثر تخريبي داشته باشد. در نوشته حاضر به چگونگي مواجهه مديران بنگاههاي اقتصادي با وضعيت بحران و عبور از آن پرداخته شده است.
با امضاي يك تفاهم نامه رخ مي دهد؛ عزم جدي جامعه حسابداران و مركز مالي ايران براي افزايش شفافيت
با امضاي تفاهم نامه همکاري ميان «مرکز مالي ايران» و «جامعه حسابداران رسمي ايران» زمينه توسعه و گسترش کيفي فعاليت حرفه حسابداري در بازار سرمايه کشور فراهم شد.
جامعه حسابداران رسمي و مرکز مالي ايران به منظور افزايش دانش علمي و کاربردي حسابداران رسمي، تفاهم نامه اي امضا کردند.ناصر اميدواري، مديرعامل مرکز مالي ايران، امضاي اين تفاهم نامه را مقدمه اي براي تعميق و گسترش ارتباط با جامعه حسابداران رسمي عنوان کرد و گفت: به روزرساني و ارتقاي دانش اعضاي جامعه در امور بازار سرمايه و همچنين آموزش هاي حرفه اي و تخصصي و آماده سازي فارغ التحصيلان جديد در رشته هاي مالي و حسابداري براي ورود به بازار کار از مهم ترين دستاوردهاي امضاي اين تفاهم نامه است.
انتقاد کرباسیان به تعطیلات مجلسی ها و ۴ متغیر برای اصلاح فرآیندها
وزیر سابق اقتصاد با اشاره به منفی شدن درک مردم از وضعیت اقتصاد کلان،از تعطیلی و عدم دسترسی به نمایندگان مجلس در دوران جنگ اقتصادی انتقاد کرد و گفت: اصلاح فرآیندها به چند متغیر نیاز دارد.
مسعود کرباسیان در صفحه اینستاگرام اعلام کرد: چند روز پس از استیضاح فکر میکردم مشغلههای فراوان اداره وزارت اقتصاد برایم تمام شده و احتمالا وقت بیشتری را صرف امور شخصی میکنم. اما عجیب است که گرفتاری ذهنی دیگری پیدا کردهام و غریبتر اینکه تقریبا ساعات کاریم با زمان حضور در وزارت اقتصاد برابری میکند.
این روزها بیشتر بین مردم هستم و در دیدارهای کاری هم افرادی که حضور پیدا می کنند، راحتتر از گذشته صحبت می کنند.از سر کنجکاوی و البته نگرانی با دقت بخش مهمی از تحلیلها و یادداشتهای منتشر شده در رسانهها را میخوانم.فضای عمومی جامعه یعنی درک مردم از وضعیت اقتصاد کلان به شدت منفی شده و البته که فشارهای اقتصادی شدیدی روی دوش طبقه متوسط و طبقه محروم وجود دارد.
چالش های توسعه و تامین مالی در ایران
توسعه؛ ناخودآگاه ذهن انسان را به سمت ترقی و تعالی جامعه و پیشرفت کشور سوق می دهد که منطق درستی است؛ اما کمتر کسی جز متخصصان امر به مولفههای پیچیده و مشکل راهیابی به توسعه آن هم از جنس پایدار آن می اندیشند. توسعه یک کلمه است، اما دنیایی از تفکر، هم اندیشی، مهندسی، برنامه ریزی، آینده نگری و بالاخره دریایی از علوم و هنر انسان های دوراندیش را در بر دارد. اگر توسعه را با تعالی مترادف کنند، به یک واقعیت اشاره کردهاند؛ چراكه در بستر توسعه استعدادهای یک ملت شکوفا و آرزوهای آنها برای یک زندگی بهتر نمایان می شود و ابعاد مختلف زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حتی امنیتی مردم یک کشور را متاثر می سازد. اگر توسعه درست در ریل خود قرار گیرد؛ همه مولفه های با اهمیت زندگی همچون سلامت و بهداشت، تغذیه، آموزش، درآمد سرانه، توزیع درآمد، امید به زندگی، دسترسی به اطلاعات، دسترسی به موقعیت های شغلی، استانداردهای زیست محیطی و بالاخره عدالت اجتماعی همه در راستاي رسیدن به یک توسعه پایدار در چارچوب رشد نمادی به سمت اهداف تعیین شده قرار خواهد گرفت.
تحقق اهداف متوازن توسعه پایدار مستلزم سرمایه گذاری پیوسته روی ساختارهای آموزشی، بهداشتی، ارتباطی، رسانه و نیز فعالیتهای اقتصادی مزیتدار بوده که از طریق جذب، انباشت و تخصیص پساندازهای ملی و بین المللی در بستر مالی کارآمد و پویا میسر خواهد بود. در فضای کلان کشور کمبود پس انداز ناخالص داخلی سرانه و عدم توسعه بسترهای مالی کارآمد، سرمایه گذاری روی زیرساختهای توسعه و نیز تحقق اهداف توسعه پایدار را با دشواری مواجه ساخته و عدم تجهیز زیرساختهای توسعهای به طور عام و توسعه مالی به طور خاص، رشد پایدار اقتصادی، انباشت پس انداز ناخالص داخلی و فرآیند تامین مالی اقتصادی را با چالش مواجه ساخته است. ضمن اینکه بهرهوری پایین سرمایه گذاری و استفاده ناکارا از انباشت سرمایه ناخالص داخلی (تولید کمتر از ظرفیت اسمی) و نیز موانع فضای کسب و کار و کارآفرینی غیر رقابتی چالش مذکور را تشدید كرده است. اگر این موانع و چالش های تامین مالی به تنگنا تبدیل شود، خود یک پارادوکس توسعه است.