بااین وجود و در حال حاضر رویکرد دولت نسبت به روابط عمومی ها و رسانه های مکتوب آمیزه ای از بی تفاوتی و بی مهری است.
در دوران اصلاحات سخنگوی وقت دولت جلسات منظم و ماهانه ای را با مدیران روابط عمومی سازمان ها داشت و در آن نقطه نظرات.توقعات و گزارش سازمان ها به سمع و نظر سخنگوی دولت و از طریق ایشان به هیات دولت و شخص رییس جمهور می رسید.
در همین دوران بدلیل ایجاد نشاط و آزادی های نسبی تیراژ بالای مطبوعات و تنوع مجلات و روزنامه ها.طلایی ترین دوران بعد از پیروزی انقلاب را رقم زد.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به همت دست اندرکاران و انجمن های روابط عمومی و تلاش صاحب نظران این عرصه نیز روابط عمومی های وزارت خانه ها و سازمان ها از سطح اداره کل به مرکز ارتقا یافت و این حرکت در تاریخ روابط عمومی های کشور یک رکورد و نقطه عطف به شمار آمد.این در حالی بود که روابط عمومی به عنوان تشکیلاتی مستقل با هیچیک از عناوین و حوزه هایی چون دفتر وزارتی.ریاست و امور بین الملل در یک قاب مشترک قرار نگرفت.
اکنون و در دوره ای که روابط عمومی ها و رسانه های مکتوب به عنوان مدافع مردم و دولت بیشترین بار مسوولیت پاسخگویی و اطلاع رسانی را بر دوش میکشند و هجمه های خارجی و بعضا داخلی شرایط سختی را بر دولت تحمیل میکند چراغ های رابطه خاموش و کمیت دولت در این عرصه لنگ می زند.
صد البته تیم رسانه ای و تبلیغاتی دولت از ابتدای شروع بکار کم توان و بی رمق نشان داد و از انجام وظایف اساسی دولت عاجز ماند بطوری که بارها مورد انتقاد اهل نظر و دلسوزان دولت قرار گرفت.اما با آمدن علی ربیعی به عنوان سخنگو و یار رسانه ای دولت که خوشبختانه استاد ارتباطات نیز هست انتظار می رود موتور محرکه اطلاع رسانی و ارتباطات رسانه ای و روابط عمومی حوزه دولت شتاب بیشتری گرفته و در نخستین حرکت دلجویی و همدلی با اصحاب رسانه های مستقل و روابط عمومی های رو به زوال را در اولویت کار خود قرار دهد.
در صدر نشاندن و قدر دیدن روابط عمومی ها از یکطرف و حمایت های مادی و معنوی همچون کاهش هزینه های چاپ و کاغذ و...برای نشریات و اصحاب مطبوعات در واقع به اقتدار دولت در عرصه عمومی و جهانی کمک میکند و در مقابل قهر و بی تفاوتی روابط عمومی ها و مطبوعات وجهه ای نامناسب.ضعیف و غیر پاسخگو از دولت به نمایش خواهد گذاشت.
بااحترام
صمدی راد